بسم الله الرحمن الرحیم
1391/12/15
عبرت
نیوز؛ دکتر علیرضا واعظ مهدوی، کارشناس اقتصاد سلامت، گفته: «
بحث هدفمندشدن یارانه ها که با اعمال یک شوک قیمتی به وضعیت حامل های انرژی
همراه بود از ابتدا پیش بینی میشد آثار تورمی شدیدی برجای بگذارد و در همان
زمان توسط با بررسی هایی که توسط کارشناسان مختلف با مدل های مختلف صورت
گرفته بود تورمی بین 85 تا 105 درصد با قیمت های سال 87 برآورد کرده بودند.»
تسری شوک افزایش قیمت یارانه های انرژی به سایر محصولات
« از همان ابتدا پیش بینی میشد که این افزایش قیمت به یارانه های انرژی
محدود نخواهد بود بلکه با افزایش قیمت تمام شده محصولات کشاورزی، بلافاصله
افزایش قیمت تمام شده گندم، صیفی جات، مواد مختلف غذایی ومحصولات باغی و
دانه های روغنی را خواهیم داشت. همچنین با توجه به ساختار قدیمی و انرژی بر
صنایع، قیمت تمام شده محصولات صنعتی را نیز افزایش خواهد داد که از جمله آن
می توان به نقش هدفمندی یارانه ها به افزایش قیمت فولاد، سیمان و فرآورده
های پتروشیمی و سایر اشاره کرد که چشمگیرتر از سایر محصولات صنعتی برآورد
میشد.»
پیش بینی افزایش 40 تا 200 درصدی محصولات
« گزارش های مختلف از جمله مطالعات انجام شده توسط مرکز پژوهش های مجلس
شورای اسلامی، افزایش قیمت محصولات یاد شده را بین 40 تا 200 درصد برآورد
می کرد و از همان موقع پیش بینی میشد که اثر قیمتی تغییرات یارانه ای انرژی
صرفا به مصرف کنندگان مستقیم انرژی محدود نخواهد شد، بلکه با نقش و تاثیری
که بر تولید محصولات کشاورزی و صنعتی دارد منجر به رشد سرسام آور تورم و
افزایش هزینه زندگی خواهد شدلذا بر وضعیت حقوق و دستمزد ناگزیر اثر خواهد
گذاشت و منجر به افزایش دستمزد و هزینه بخش خدمات نیز خواهد شد.»
افزایش فزاینده هزینه های بخش تولید
« در مرحله بعد افزایش فزاینده هزینه های تولید محصولات کشاورزی، محصولات
صنعتی و خدمات، بار تورمی مضاعفی را در جامعه ایجاد خواهد کرد و این تورم
به سایر حوزه های تعیین کننده اقتصاد نیز تسری پیدا خواهد کرد.». رییس
انجمن علمی اقتصاد بهداشت ایران خاطرنشان کرد:
« وضعیتی که امروزه ما در افزایش نرخ ارز و افزایش نرخ طلا، قیمت خودرو،
افزایش قیمت املاک و مستقلات، ساختمان و زمین و سایر شاهدیم با کمال تاسف
از ابتدا پیش بینی شده بود و توسط اغلب متخصصین اقتصادی و اجتماعی هشدارهای
لازم در این زمینه به دولتمردان و نمایندگان مجلس داده شده بود.».
کاهش
300درصدی ارزش پول ملی
«
امروز شاهد آن هستیم که افزایش قیمت حامل های انرژی منجر به افزایش قیمت
محصولات کشاورزی شده و حتی تولید بسیاری از ارقام محصولات کشاورزی را فاقد
صرفه اقتصادی کرده است. همچنین هدفمندی یارانه ها،منجر به افزایش قیمت
محصولات صنعتی شده، هزینه خدمات را افزایش داده که
تمام این موارد منجر به افزایش نرخ ارز شده است به نحوی که ارزش پول ملی
تنها در شش ماهه اخیر نزدیک به 300 درصد در برابر ارزهای خارجی کاهش پیدا
کرده است.»
« قیمت طلا، خودرو، اتومبیل، مواد غذایی و خوراکی و هزینه های بهداشتی و
درمانی، دارو و تجهیزات پزشکی و بسیاری از کالاها و خدمات مورد نیاز مردم
به شدت افزایش پیدا کرده است.»
با وجودی که
به عقیده بسیاری از کارشناسان هدفمندی یارانه ها، راه علاج فقرزدایی از
کشور اعلام شده و درحالی که بهبود شرایط معیشتی فقرا و کاهش نابرابری
درآمدی به عنوان یکی از مهمترین اهداف هدفمندی یارانه ها مطرح شده بود شاهد
افزایش فقرا در کشور هستیم و تمام ادعاها در این خصوص که با هدفمندی یارانه
ها بعد از سه سال دیگر هیچ فقیری در ایران نخواهیم داشت وضعیت موجود عملا
خلاف این ادعاها را ثابت می کند.
دکتر واعظ مهدوی از اثرات تورمی هدفمندی یارانه ها بر وضعیت معیشتی مردم و
افزایش فقرا چنین می گوید:
فقیران بزرگترین زیان کننده از شرایط تورمی
وی تاکید کرد:«
مطالعات جهانی نشان می دهد که بزرگترین زیان کننده از شرایط تورمی، فقرا و
مستضعفین، گروه های دستمزد بگیر، معلمان، بازنشستگان، کارکنان دولت و
کارگران هستند.»
تورم مالیات اجباری فقرا
« متخصصین، تورم را مالیات اجباری فقرا به ثروتمندان دانسته اند چرا که در
شرایط تورمی قدرت خرید دستمزد اندک حقوق بگیران کاهش می یابد و قیمت اموال،
کالاها و سرمایه های ثروتمندان افزایش پیدا می کند. افزایش ثروت ثروتمندان
به بهای کاهش قدرت خرید دستمزد فقرا و دستمزدبگیران صورت می پذیرد.»
« در حقیقت دولت ها چنانچه به شرایط تورمی دامن زنند مالکیت گروه های کم
درآمد بر حقوق دستمزد ناچیزشان را نقض کرده اند و بدین لحاظ بیشترین بی
ثباتی را در عرصه اجتماعی و اقتصادی ایجاد کرده اند.»
کاهش دسترسی
به مواد غذایی ضروری در دهک های پایین
به گزارش
سلامت نیوز، رییس انجمن علمی اقتصاد بهداشت ایران تاکید کرد: « متاسفانه
مسئولین محترم دولتی تصمیم خطای هدفمندسازی یارانه ها را علیرغم همه توصیه
های کارشناسی در پیش گرفتند و بدون توجه به آثار سوء این تصمیم، بر ادامه
آن پای فشردند. شواهد متعددی نشان می دهد که
در شرایط
گرانی و افزایش تورم اخیر، بسیاری از خانواده ها و اقشار متوسط مصرف شیر و
لبنیات را در سبد غذایی خود کاهش داده اند.
مطالعات ما نشان می دهد
مصرف گوشت
قرمز به شدت کاهش یافته است و دسترسی به پروتئین مورد نیاز خانوارها بخصوص
در دهک های پایین جامعه به شدت محدود شده است.»
از آنجایی که افزایش تورم به معنای افزایش مخارج خانوارها و کاهش قدرت خرید
آنها است لذا خانواده ها باید علاوه بر اینکه بخشی از یارانه نقدی خود را
صرف پرداخت هزینه های آب، برق، سوخت و ... (که افزایش قیمت داشته است) کنند
باید بخشی از درآمد خود را به دلیل افزایش تورم صرف مخارج خود کنند لذا
یارانه نقدی خانواده های کم درآمد کفاف افزایش هزینه های ناشی از تورم حاصل
از هدفمندی یارانه ها را نخواهد داد لذا وضعیت معیشتی آنها حادتر خواهد شد.
دکتر واعظ مهدوی چنین توضیح می دهد:
افزایش شدید قیمت مواد غذایی در یک سال اخیر
« از آنجا که افزایش شدید قیمت مواد غذایی در یک سال اخیر به شدت افزایش
پیدا کرده است پیش بینی می شود خانوارها از این حیث در آینده نزدیک با
مشکلات جدی مواجه گردند.
افزایش قیمت لوزام خانگی باعث افزایش سرسام آور هزینه ازدواج و تشکیل
خانواده های جدید شده است. امروز تهیه یک جهیزیه ساده حداقل 10 تا 50
میلیون تومان هزینه برمی دارد و این هزینه ها با ماهی 45 هزارتومان یارانه
پرداختی دولت قابل تامین نیست
چرا که هیچ فروشنده ای چک هزارماهه برای فروش محصولات مورد نیاز خانوار
قبول نمی کند.»
1391/12/15
تهیه وُ تدوین : عـبـــد عـا صـی
بسم الله الرحمن الرحیم
خبرآنلاین ،
وبلاگ عابدینپور، ابوالقاسم :
بدون تعارف، وجود فرهنگیان تا چه اندازه در رشد و تعالی جامعه موثر است؟اگر
به زعم عده ای برای آینده ی این مملکت فایده ای ندارند چرا بی جهت بار مالی
به بودجه ی مملکتمان وارد کنیم ، به اندازه ی کافی کتابهای کمک آموزشی و
نوار و سی دی داریم ، کافیست با آموزش از راه دور و با یک برنامه ریزی
همانند سایر برنامه های که تا کنون داشته ایم(!) بچه ها را در خانه
نگهداریم و با فراغ بال، هر چند ماه یک بار، آزمونی برگزار کنیم و این همه
اعتراض بی جا را از معلمان نشنویم .
اگر هم وجودشان فقط برای نگهداری بچه ها در خارج خانه لازم است با سالنها ی
سینماو مراکز ورزشی قرار دادی ببندید و بچه ها را به سرگرمیهای دوست داشتن
تر دیگری عادت دهید تا در رنج آموزش و زحمت فرمایشات معلمشان قرار نگیرند.
تازه تصور کنید به خاطر عدم تردد دانش آموزان در سطح شهر با چه صرفه جویی
بزرگی در امر سوخت و آلودگی هوا و تصادف و ...روبرو میشویم . خود این طرح
می تواند نجات دهنده ی کشور از فشار تحریمها و کمبود اعتبار ات باشد .
به جای پرداخت حقوق به این قشر زیادی(!) می توانید سهم بخش عمرانی را بالا
ببرید و کشور را به منافع زود بازده برسانید ؛ چرا که به اعتقاد عده ای
آموزش و پرورش یک نهاد اثر گذار در کوتاه مدت نیست و هزینه کردن در این بخش
فایده ای ندارد!!! ضمن اینکه معلمین پر توقع و بی توجه شده اند!
از طرف دیگر اگر معتقدیم که معلمین از جنبه ی معنوی همانند شغل انبیا رسالت
بزرگی بر دوش دارند و بیان این سخنان که ریشه در اعتقاداتمان دارد ،
باورمان هم هست ،پس چرا به گونه ای عمل می کنید که همیشه معیشت و منزلت این
جمع تلاشگر و زحمتکش زیر سوال می رود و با وعده و وعید همچون طفلانی معصوم
که انگار توان استدلال و فهمشان به کمال نرسیده با آنان برخورد می کنید؟
در عرض ماه گذشته چندین بار در اخبار سراسری اعلام نموده اید که قرار است
تا آخر بهمن ماه مطالبات معوقه ی معلمین پرداخت شود!!کجای این خبر نوید بخش
است؟ چه عاملی و چه دستور دینی پشت این خبر نهفته است که اگر می خواهید
قرضتان را ادا کنید بر طلبکارتان منت بگذارید و تازه دیگران را هم آگاه
کنید که انگار دارید لطف بزرگی در حق این قشر زحمتکش انجام می دهید.؟؟ می
خواهید حقشان را بدهید چه نیازی به اعلام رسانه ای دارد؟
معلمین ، تعریف شغلشان به گونه ای است که چون با کار فکری و آموزشی سر و
کار دارند مثل تمام دنیا ساعات مشخصی را در کلاس به صورت مستقیم و ساعات
بیشتری را به صورت غیر مستقیم در گیر امر آموزش و پرورش هستند.در مقایسه با
بسیاری از کشورهای دور و نزدیک سطح دریافتی معلمان کشور ما در پایین ترین
رقم حقوقی قرار دارد . انگار،اساسا وضعیت آموزشی برای بسیاری از مسوولین ما
دارای اهمیت لازم نیست. شاید بیشتر یک کار تشریفاتی است که فقط در مراسم
بزرگداشت هفته ی معلم میتوانیم با تعریف و تمجید نمک بر زخمشان بپاشیم و
باز بگذاریم تا سال بعد.
اگر احیانا چند نفری هم برای احقاق حقشان صدای برآوردند با اتهاماتی شبیه
به اخلال و آشوب و شایعه پراکنی و ...ساکتشان کنیم ، غافل از اینکه بازتاب
این گونه رفتارها امکان دارد در محیط آموزشی باعث دلسردی شود و عواقبی را
پیش آورد که با هیچ هزینه ای قابل جبران نباشد.مثلا اگر فرزند خودتان در
کلاس درس به خاطر کم توجهی یک معلم ،دچار سرخوردگی و افسردگی شود ؛چه
اندازه فشار روحی و برنامه ریزی روانشناسی لازم دارید تا این عارضه را بر
طرف کنید .
معلمین مانند همه ی کارمندان دولت نیاز به توجه دارند . درآمد اکثر آنها
کفاف زندگی معمولیشان را نمی کند.یک بار هم که شده با واقعیت امر آموزش و
پرورش روبرو شویم و یادمان بیاید ،هر کدام از مسوولین که بر تکیه گاه
مدیریتی کلان این مملکت تکیه زده اند مرهون زحمات همانمعلمانی هستند که در
کنار اندیشه ها ،اندیشیدن را هم به آنها آموخته اند ،پس بدون شعار و در عمل
این قسمت از بدنه ی اجتماع را همانند سایر قسمتهایی که نیاز به توجه بیشتر
دارند،مورد عنایت قرار دهید که آینده ی علم آفرینی این مرز و بوم به وسیله
ی همیم معلمین تامین میشود.
ما پیرو همان امامی هستیم که می فرماید "هر کس کلمه ای به من بیاموزد مرا
بنده ی خود ساخته است"اگر به این گفتار معتقدیم نگذاریم بیش از این بار
سنگین معیشت اندک ، بردل و جان معلمینمان حکومت کند
تهیه وُ تدوین : عـبـــد عـا صـی
بسم الله الرحمن الرحیم
یک شغالی انقدر مکار وُ حیله-گر بود معروف به
«تـــولـــه روبـــاه»! خیلیآ میگفتن «حتما مادرش یک روباه حقه-بآز وُ
ولگرد بوده» ...
یک شب گریزی زد به مرغدونی ِ شیخ معروف شهر ؛ مرغ رو به نیش گرفته وُ پا به فرار گذاشته بود که عیال شیخ اونو دید وُ آژیر کشید که «آآآی شغال! آآآی شغال!» ... شیخ با خونسردی ، همونطور که زیر کُرسی لَم داده بود با صدای بلند بهش گفت «غَمـِــت نباشه ، بی-زحمت اون قرآن رو بده به من»! شغال تا اینو شنید ، فورا مرغ رو ول کرد رو زمین وُ دو پای ِ دیگه-ام قرض گرفت وُ عین ِ تیر از چلـّــه-ی کمون، دور شد وُ رفت!؟.
فردای
ِ اون شب که این خبر به حیوونآی شکارچی رسید ، همه تو فهم این قضیه درمونده
بودن ، حتی ، آقا روباهه ... روباه سراغ لونه-ی شغال رفت وُ پرسید «این کار
ِ دیشب-ات چه معنی دآشت!؟ از چی ترسیدی؟». شغاله جواب داد «وقتی دیدم که
شیخ با کمال خونسردی در جواب جیغ وُ دآد ِ زنش گفت "غَمـِــت نباشه ،
بی-زحمت اون قرآن رو بده به من" ، در یک آن ، به ذهنم اومد که این بآبآ اهل
قرآن وُ کتابه ، واعظ ِ شهره ، فقط کافیه که فردا بره بآلآ منبر وُ بگه ،
برای من قطعی شده که شغآل ، "حیوون ِ حلال گوشتیه"! خوردنش اشکالی نداره
»!!! ... روباهه فقط یک جُمله بهش گفت وُ رفت دنبال زندگیش : «راست گفتن که
"کافر همه را به کیش ِ خود پندارد"»! ...
بازنویسی کامل با حفظ اصل قصه : عـبـــد عـا صـی
«
قصه از
:
عبید زاکانی
»
بسم الله الرحمن الرحیم
عصر ایران ، ۲۶ بهمن ۱۳۹۳:
نمایندگان اعتبارات مقابله با گرد و غبار را از بودجه حذف کردند.
گرد و خاک
از دو هفته پیش و برای بار سیزدهم در اهواز و بسیاری از شهرستانهای استان
خوزستان پدیدار شده و زندگی مردم این استان را مختل کرده است، به گونهای
که باعث تعطیلی مدارس در این استان و شهرستانهای آن شد.
به گزارش «تابناک» هماکنون پدیده گرد و غبار باعث شده تا انگشت اتهام
نمایندگان خوزستانی به سمت خانم ابتکار نشانه رود. آنان در اعتراض به این
موضوع، امروز با ماسک ضد آلودگی در صحن علنی مجلس حاضر شدند تا به این
وسیله، اعتراض خود را نشان داده باشند.
حتی این نمایندگان گاه مواضع تندتری نیز نسبت به این موضوع داشتهاند و
برخی از آنها خواستار استعفای رئیس سازمان شدند و برخی دیگر نیز در صدد
تهیه طرحی برای تغییر ساختار این سازمان برآمدند و پیشنهاد میدهند این
سازمان به وزارتخانه تبدیل شود.
از سوی دیگر نگاه به لایحه بودجه، نشان میدهد بودجه این سازمان در
کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی، دچار برخی تغییرات شده است، به طوری که
در یک نوبت، برخی اعتبارات پیشبینی شده که برای مقابله با پدیده گردوغبار
در بودجه سال 94 گنجانده شده بود، حذف و برخی مبالغ آن به یکی از مصارفی
که مدنظر نمایندگان است، منتقل شد.
معصومه ابتکار در این باره میگوید: بخشی از آن اعتبار
60 میلیاردی از محل
عوارض آلایندگی بود که ما گفتیم برای پایش نظارت و مقابله با گردوغبار
اختصاص دهیم. یک مورد هم ۵۵میلیارد تومان به صورت مشخص ویژه بحث گردوغبار
و احیای تالابها بود که این را هم کامل از بودجه حذف کردند.
کمال الدین پیر مؤذن، عضو فراکسیون محیط زیست مجلس شورای اسلامی در این
باره گفت: با توجه به تبصره ۱۹ لایحه بودجه، ۵۵ میلیارد تومان به منظور
مقابله با روند فزاینده عوامل طبیعی نظیر گرد و غبار و خشکسالی تالابهای
کشور و احیای دریاچهها اختصاص خواهد یافت.
همچنین این نماینده مجلس اظهار داشت: این میزان نسبت به سال قبل نیز افزایش
چشمگیری داشته است؛ البته برخی از موارد و محلهایی که برای این کار از
سوی سازمان محیط زیست در نظر گرفته شده بود، در کمیسیون تلفیق مجلس با
برخی تغییرات همراه بوده است.
پیرمؤذن افزود: امید آن داریم که بتوانیم در صحن علنی مجلس شورای اسلامی
با همکاری دیگر نمایندگان، این میزان را افزایش دهیم تا مشکلات مردم، که
مهمترین وظیفه نمایندگان است، حل شود.
این نماینده همچنین از جامعه جهانی خواسته است، با توجه به مسائل زیست
محیطی پیش آمده در سالهای اخیر و اینکه این مسائل امری فرامرزی و بینالمللی
است، از وقوع فجایع انسانی در ایران جلوگیری کرده و به داد مردم خوزستان
برسند.
وی تأکید کرد: این میزان اعتبار در نظر گرفته شده با توجه به عمق فاجعه به
وجود آمده، به هیچ وجه پاسخگو نخواهد بود و باید از محلهای دیگری که خود
سازمان مد نظر قرار داده است، این سازمان را در رسیدن به اهداف خود یاری
کرد تا در آینده، این معضل به کلی در کشور از بین برود.
با توجه به مسائل پیش آمده، به نظر میرسد سازمان در این راه تمام تلاش
خود را تا جایی که میتواند انجام میدهد؛ اما برخی نمایندگان مجلس از
موقعیت پیش آمده در منطقه استفاده کرده و در تلاشند با محکوم نشان دادن
این سازمان، کوتاهیهایی که در روند بررسی بودجه اتفاق افتاده را پوشش
دهند.
گفتنی است، بنا بر هماهنگیهای انجام شده، قرار است، روز سهشنبه، رئیس
سازمان به همراه مسئولان ردهبالای هفت دستگاه دیگر ـ که در تهیه بسته
ویژه مقابله با گردوغبار با این سازمان همکاری داشتند ـ به خوزستان سفر
کنند و در این سفر از بسته اجرایی در این منطقه رونمایی شود.
تهیه وُ تدوین : عـبـــد عـا صـی
بسم الله الرحمن الرحیم
ما
آمده ایم که با حضورمان، جهان را دگرگون کنیم،
نیامده ایم تا پس از مرگمان بگویند: از کرم خاکی هم بی آزارتر بود و از گاو
مظلومتر،
ما باید وجودمان و نفس کشیدنمان، و راه رفتنمان، و نگاه کردنمان،و لبخند
زدنمان هم مانند تیغ به چشم و گلوی بدکاران و ستمگران برود ...
ما نیامده ایم فقط به خاطر آنکه همچون گوسفندی زندگی کرده باشیم که پس از
مرگمان،
گرگ و چوپان و سگ گله، هر سه ستایشمان کنند ...
"نادر ابراهیمی"
تهیه وُ تدوین : عـبـــد عـا صـی
بسم الله الرحمن الرحیم
خانه-ی مهربانی تو
کجاست ...
دلم
این روز ها کمی تنهاست
روزهایم رفیق ِ بی فرداست
به چپ و راست می روم اما
نه مرید چپم نه مرشد ِ راست
من که محرومم از محبت دوست
خانه ی مهربانی تو کجاست
چشم های تو را نشان بدهم ؟
هر که ازمن نشان ِ آینه خواست
پند ِ پیشینیان مگر این نیست
که به ما هر چه می رود از ماست
با دل ِ خسته از خسارت عشق
ستم ِ نا روا چگونه رواست
اشتباهات ِعشق در تصویر
خارج از اختیار آینه هاست
گر نبندیم دل به بند ِ صواب
عمل ِ بند بندمان به خطاست
کینه تا چند ، خودسری تا کی
مهربانی مگر نه حکم خداست
اعتمادی دوباره باید ساخت
به کسانی که سازشان پیداست
دلنشین تر ازین چه می گفتم
تا نگویند نیّت اش نجواست
با همه خستگی ّ و تنگ دلی
آتش افروزی ام همیشه به جاست
شاعر : محمد روحانی (نجوا کاشانی)
تهیه وُ تدوین : عـبـــد عـا صـی
بسم الله الرحمن الرحیم
این
یادداشت امروز ( پنجشنبه 1393/11/23) در روزنامه شرق منتشرشده است
:
دیروز که با قطار ازشاهرود- که برای سخنرانی درجمع اساتید دانشگاه شاهرود
به آن سفر کرده بودم- به تهران برمی گشتم برادر زاده ام حامد،پیامک جالبی
زد ونوشت ما هنوز زنده ایم!
برادرم حاج حسن هم دیشب تلفن زد وگفت با اینکه دراهواز مردم درخانه ها و
دراتاقهای دربسته نشسته اند به صورتشان ماسک زده اند و از آسیب ریزگردها
درامان نیستند!
سایتهای خبری محلی از وقوع تصادفات مکرری بدلیل عدم دید راننده ها درجاده
های خوزستان خبرداده ومی دهند.
داد همه در آمده است :
خوزستان دارد زیر بار این ریزگردها بتدریج دفن می شود .دولت باید کاری
اساسی بکند.
این مشکل
درهرکشور دیگری اتفاق افتاده بود حتما ستاد بحرانی درسطح ملی برای آن تدارک
دیده می شد.
پیشنهاد من
این است درخوزستان وضعیت فوق العاده اعلام شود و
جناب رییس جمهور باخانواده محترم شان چند روز به خوزستان بروند
ودرآنجا باشند تا مردم دریابند رییس دولت فقط وعده نمی دهد.
خود باخانواده هم از نزدیک آمده و مثل آنها چند روزی به نشانه هم
دردی ، ریز گردنوش جان می کند! مطمئن هستم
دربازگشت رویکرد وی نسبت به این معضل تفاوت اساسی خواهد کرد.
البته همه
می دانیم
برطرف کردن
این مشکل مثل پدید آمدن آن ، کار یکی دوماه نیست،
ولی باید شتاب کرد.
من نگران آن
هستم اگر با این مساله برخوردی جدی وسریع نشود
اعتماد مردم خوزستان به مسولین از بین رود وبعضا بعضی از این بی اعتمادی
درصدد دامن زدن به بعضی نافرمانیهای مدنی باشند.
ریزگردها مانع
دید راننده ها و درنتیجه باعث تصادف می شوند :
دولت
محترم تدبیر و امید باید واکنشهای بهتری درجهت حل این مساله ازخود نشان
بدهد. از
سفرآقای
دکترنوبخت به خوزستان درعین مفید بودن آن بعید است چندان آبی برای خوزستان
گرم شود. معلوم است درد مردم خوزستان جدی گرفته نشده است. لااقل باید آقای
جهانگیری درمعیت چند وزیربه خوزستان می رفت.
درعلت
تداوم رنج مردم شریف نجیب و مظلوم خوزستان با این همه منافعی که برای کل
کشور دارد ،مانده ام!
نحوه برخورد
دکتر روحانی با این مشکل محک خوبی برای سنجیدن تواناییهای او او ودولتش
دراداره کشور است.
تهیه وُ تدوین : عـبـــد عـا صـی
بسم الله الرحمن الرحیم
(((
جالب اینجاست که از قدیم وُ ندیم تا حالآ ، از هر مزاحم تلفنی-ای بخاطر
ورود ناخواسته یا ناهنجار به «حریم تلفنی» شخص ثالثی شکایت میشد ، جریمه-اش
قطع "مدت-دار" خط تلفن ، وَ یا حتی به حکم قانون ، حبس وُ جریمه-ی نقدی
بوده وَ انشاالله هنوز هم هست! ... اما فعلا مسئولین مخابرات ، مزاحمان
پیامکی را با گرفتن هزینه-ی ارسال پیامک تیلیغاتی به تلفن همراه مردم ، هر
چه بیشتر تشویق به این کار میکنند وَ این امکان را میدهند که در درآمد
میلیاردی هر کدام از این دلآلآن ِ "آی.تی" ، به تناسب کارشان شربک باشند {
منظور گرفتن 62 تا 1000 ریال برای هر پامک است. } ؛ انگار در مقابل حقوق
قانونی وَ حریم مشترکین تلفن همراه ، نه کسی سؤالی میکند ، وَ نه کسی
پاسخگوست! ... رئیس جمهور محترم برای حفظ حرمت قانون وَ حقوق مردم ،
لطفا عملا به این مورد رسیدگی کنند _
عـبـــد عـا صـی
))).
کمتر کسی پیدا می شود که از این پیامک های تبلیغاتی شاکی نباشد حال داستان این پیامک های تبلیغاتی چیست...؟ کد خبر:۴۷۲۹۶۶
به گزارش باشگاه خبرنگاران؛
پیامک های که گاه و بیگاه باعث کلافه شدن کاربران
شده و برای همه سوال شده که چرا این پیامک ها تمامی ندارد. اما گذشته از
محتوا، این امر از لحاظ سودآوری اقتصادی هم بسیار حائز اهمیت است. به طور
کلی سه نوع ارسال پیامک در کشور صورت می گیرد که عبارتند از ارسال مشترکان
شخصی با سیم کارت، ارسال انبوه توسط خطوط با سرشماره 1000، 2000، 3000
و 5000 و ارسال مشارکتی و تعاملی.
در این بین مخابرات به ازای هر ارسال
پیامک انبوه توسط نوع دوم از شرکت ها مبلغ 62 ریال دریافت می کند.
چرا پیامکهای تبلیغاتی؟
پیامکهای تبلیغاتی در سالهای اخیر بسیار مورد توجه شرکتهای تبلیغاتی
قرار گرفته است. دلیل این استقبال، اول از همه ارزان و به صرفه بودن آن
است و اینکه ارسال این پیامکها تقریبا هیچ هزینه ای برای این شرکتها
ندارد. از طرف دیگر درآمد نسبتا زیاد این نوع تبلیغات دلیل دیگر گسترش
آن است. شاید کسی فکر نکند که درآمد این نوع تبلیغات، فقط در یک روز میلیاردی
باشد! یکی از کارشناسان حوزه مخابرات می گوید یکی از همین پیامک ها روزانه
13 میلیارد تومان برای صاحبانش درآمد به همراه دارد!
آیا همه این پیامک ها تایید می شوند؟
فرآیند ارسال همه این پیامها قانونی است(!!!
...).
این پیامها ابتدا در
"مرکز رسانه های دیجیتال" تایید میشود و سپس با مخابرات قرارداد بسته
میشود. مثلا ممکن است این محتوا، قطعاتی از کتابی باشد که این کتاب خود
قبلا مجوز نشر گرفته است. پس محتوا را این مرکز تایید میکند؛ اما این
به معنای نظارت بر تمام محتواهای تولیدشده نیست! چراکه
روزانه میلیونها
پیامک رد و بدل می شود و قاعدتا کنترل و نظارت بر همه این پریمیومها مشکل
است. مجوز پریمیومها هم مثل مجوز روزنامه و مجلات است؛
یعنی ابتدا صاحب
محتوا تایید میشود؛ اما به این به معنای تایید تمام محتوای تولیدی وی
نیست و فقط در صورت شکایت به آن رسیدگی میشود.
(؟؟؟!!!
...
)
تمام این پیامکها باید
در اولین پیام خود توضیح دهند که چه هدفی دارند و محتوای این پیامکها
چیست. همچنین باید حتما هزینه را در پایان پیام ذکر کنند.
تعرفه را هم
معمولا هر صنف برای خود تعیین میکند؛ برای مثال صنفی 75 تومان و صنفی
دیگر کمتر یا بیشتر؛ اما معمولا میزانی انتخاب میکنند که مخاطبان خود
را هم راضی نگه دارند و معمولا بیشتر از 100 تومان نیست.
چگونه از شر پیامکهای تبلیغاتی خلاص شویم؟
اگر هر روز برایتان تبلیغ آرایشگاه محله یا فروشگاه ها و... می آید و می
خواهید از شر آنها خلاص شوید؛ برای سیم کارت های همراه اول عدد یک را به
8999 و برای سیم کارت های ایرانسل عدد 2 را به 5005 ارسال کنید. برای باقی
پیامک های تبلیغاتی پریمیوم هم می توانید "off" را به همان شماره ارسال
کنید.
تهیه وُ تدوین : عـبـــد عـا صـی
بسم الله الرحمن الرحیم
... تک
تیراندازی که ظاهرا در عالم واقع نیز وجود داشته و در عراق قریب به دویست نفر
را با مهارتی که در تیراندازی داشته به قتل رسانده. یعنی با هر تیر یک نفر را
خلاص کرده به عبارتی با دویست گلوله دویست انسان را به قتل رسانده. از کودک شش
هفت ساله تا زن و پیرمرد و نظامی و غیر نظامی را. نکته جالب توجه این که آقای
تک تیرانداز قهرمان فیلم است یعنی حتی یک لحظه شما در پاکی و شرافت و نجابت این
مرد تردید نمی کنید. یعنی آقای کارگردان تردید نمی کند. تک تیرانداز مثل همه
قهرمان های آمریکایی بی عیب و نقص است. اهل خانواده و خوش قد وبالا و میهن پرست
و شریف. کودکی را هم که می کشد یک کودک معمولی نیست یک تروریست است. تروریستی
شش ساله که می خواهد نارنجک به طرف تانک ها و ارتش تا دندان مسلح و مجهز به تن
پوش ضدگلوله پرتاب کند.اصلا آقای تک تیرانداز جز به سمت تروریست ها شلیک نمی
کند. مطمئن می شود طرف تروریست است و بعد ماشه را فشار می دهد. طرف مقابل یا
تروریستند یا وحشی.این وحشی را هم من نمی گویم لقبی است که قهرمان فیلم به عرب
ها می دهد. وقتی حکم به وحشی بودن یک قوم دادی در واقع حکم به کشتن و نابودی آن
ها دادی. اگر این حرف را یک سیاستمدار آمریکایی می زد جای تعجب نداشت. همه قدرت
های بزرگ نیاز به دشمن سازی دارند.روزی این دشمن چپ ها بودند و حالا جایشان را
داده اند به بنیادگراها. فردا هم یک بامبول دیگر از آستین درمی آورند تا
بتوانند به این بهانه بچاپند و کارخانه های اسلحه سازی را رونق ببخشند و قیمت
نفت را بالا و پایین ببرند و دیگر حرمله بازی هایی که از اقتضائات قدرت و سیاست
در دنیای امروز است. من این ها را می فهمم و بر هیچ سیاستمداری خرده نخواهم
گرفت چه آن سیاستمدار دموکرات باشد چه جمهوری خواه ...
تهیه وُ تدوین : عـبـــد عـا صـی
بسم الله الرحمن الرحیم
امام خمینی (ره) وَ آزادی ِ
اندیشه ...
«انحطاط و سقوط بشر به علت سلب آزادی او و تسلیم در برابر سایر انسان
هاست».
(کلمات قصار
امام،موسسه نشر آثار امام خمینی،۱۳۲۷،ص۱۱۲)
" دولت
اسلامی یک دولت دموکراتیک به تمام معنای واقعی است و هر کس می تواند اظهار
عقیده خودش را بکند و اسلام جواب همه عقاید را به عهده دارد و دولت اسلامی
تمام منطق ها را با منطق جواب خواهد داد . "
(صحیفه نور - ج۱ - ص۴۱۰ )
ایشان در نفی
سانسور مطبوعات می فرمایند :
«باید
وکلای پارلمان مبعوث از ملت باشند . باید دولت ها ملی باشند . باید اختناق
از مطبوعات برداشته شود و سازمان نظارت در آن ها نکنند و آزادی را از ملت
سلب ننمایند».
(
صحیفه نور - ج۱ - ص۴۱۰)
راه پرهیز از اشتباه مسئولان آزادی انتقاد و بیان است. امام در این باره
رهنمودی جالب دارند :
«اشتباهات را همیشه باید گفت . اشتباهات را کسی نمی تواند "نادیده بگیرد"
همه آزادند در گفتن ، بنویسند، بگویند ، در روزنامه ها بنویسند».
(صحیفه
نور - ج۶ - ص ۱۵۲)
از نظر امام مردم رشید، بالغ و صاحب نظرند و خودشان باید سرنوشت خود را رقم
بزنند . بدیهی است مردم می توانند و باید نظریات و افکار خود را آزادانه
بیان کنند :
«اختیار
مردم دست خود مردم است . وکلایشان را خودشان تعیین می کنند . وکلا هم
خودشان تعیین می کنند دولت را . تحمیل در کار نیست».
(صحیفه
نور - ج۶ - ص ۱۵۲)
«میزان
رای ملت است "، جمله معروف ایشان است . یعنی در هر مسئله و موضوعی میزان
رای ملت است و هر چیزی و هر نظری در مقابل رای ملت قرار گرفت، نباید به آن
عمل کرد».
(میر دامادی –محسن – نوروز 13/3/81 )
امام در پاسخ "اوریانا فالاچی" خبرنگار ایتالیایی در تعریف و تبیین آزادی
می فرماید :
«مردم
عقیده شان آزاد است. کسی الزامشان نمی کند که شما باید حتما این عقیده را
داشته باشید. کسی الزام به شما نمی کند که باید این را انتخاب کنی. آزادی
یک چیز واضحی است».
(صحیفه نور ، ج9 ، ص88 )
امام آزادی را موهبتی الهی می دانند، نه اجازه ای حکومتی :
«حق
اولیه بشر است که من می خواهم آزاد باشم. من می خواهم حرفم آزاد باشد. من
می خواهم مستقل باشم. من می خواهم خودم باشم».
(صحیفه
نور – ج3 – ص207 )
«مگر
آزادی اعطا شدنی است؟ خود این کلمه جرم است. کلمه این که "اعطا کردیم آزادی
را " این جرم است.
آزادی مال مردم است. قانون آزادی داده، خدا آزادی داده به مردم. اسلام
آزادی داده، قانون اساسی آزادی داده به مردم. "اعطا کردیم" چه غلطی است ؟
به تو چه که اعطا کنی؟ تو چه کاره هستی»؟.
( صحیفه
نور ، ج2 ،ص67 )
امام برای همه اقلیت ها و فرقه های دینی هم حق آزادی اندیشه و بیان قائل
بودند :
«در
چار چوب این نهضت انقلاب اسلامی همه مردم آزاد هستند. کسانی که حرف دارند
حرف هایشان را می زنند ؛ حتی هر فرقه ای هم که باشند».
(صحیفه
نور – ج12 – ص 203 )
«اسلام
همیشه حافظ حقوق مشروع اقلیت های مذهبی بوده و هست. آنان در جمهوری اسلامی
آزادند و آزادانه به مسائل خود می پردازند و در پناه حکومت اسلامی چون بقیه
افراد در اظهار عقیده آزادند».
(صحیفه نور – ج 5 – ص 130- صحیفه امام – ج5 – ص188)
امام در پاسخ سوال خبرنگار روزنامه هلندی دی ولت گرانت مبنی بر این که :
در جمهوری اسلامی حقوق اقلیت های مذهبی ،نزادی و سیاسی چه خواهد بود؟
آیاحزب کمونیست آزاد خواهد بود؟ فرمودند :
«اسلام
بیش از هر دینی بیش از هر مسلکی به اقلیت های مذهبی آزادی داده است. آنان
نیز باید از حقوق طبیعی خودشان که خداوند برای همه انسان ها قرار داده است،
بهره مند شوند. ما به بهترین وجه از آنان نگه داری می کنیم. در جمهوری
اسلامی کمونیست ها نیز در بیا ن عقاید خود آزادند».
(صحیفه نور – ج3 – ص48- صحیفه امام – ج4 – ص 4-363)
«اسلام
تامین آزادی، استقلال، عدل، اسلام شخص اول مملکتش با یکی از رعایا فرق
نداشت ! بلکه پایین تر از او بود در استفاده از مادیات. آزادی آرا از اول
بوده است. در زمان ائمه ما علیهم السلام ، بلکه در زمان خود پیغمبر آزاد
بود. حرف هایشان را می زدند. حجت ما داریم. ما حجت داریم. کسی که حجت دارد،
از آزادی بیان نمی ترسد».
(صحیفه نور - ج ۵ - ص۱۳۰ -صحیفه امام ج۶ - ص۲۷۷ )
ایشان امکان تحقق نظام اسلامی را بدون گسترس آزادی ها ممکن نمی دانند :
«همه
مردم اعلام کرده اند که خواستار استقرار جمهوری اسلامی هستند که متکی به
آرای ملت باشد و با معیار ها و قواعد اسلامی تکوین یابد و عمل کند و این
حکومتی جز با دادن بیشترین آزادی های سازنده و خلاق امکان پذیر نیست».
(صحیفه نور - ج۴ - ص۱۶۴ )
سیمای جامعه ایده آلی که امام قول استقرار آن را داد ، چنین ترسیم کرد :
«جامعه
آینده ما جامعه آزادی خواهد بود و همه نهادهای فشار و اختناق و همچنین
استثمار از میان خواهد رفت».
(صحیفه نور -ج۳-ص۵۲-صحیفه امام-ج۴-ص ۳۵۹ )
«جامعه
فردا جامعه ای ارزیاب و منتقد خواهد بود که در آن تمامی مردم در رهبری امور
خویش شرکت خواهند جست».
(صحیفه نور -ج۳- ص ۵۳ )
«در اسلام اختناق نیست. در اسلام آزادی است برای همه طبقات ، برای زن
، برای مرد ،برای سفید ، برای سیاه ، برای همه».
(صحیفه نور
ج۵- ص۲۳۸-صحیفه امام -ج۶-ص ۴۶۳ )
امام،مطبوعات را عامل انعکاس آرمان ها ی ملت می دانستند و بر این باور بودند
که :
«مطبوعات
باید مستقل و آزاد باشند و هر گونه انتقاد را با بی طرفی منتشر سازند».
(صحیفه نور -ج
۶ -ص۲۳ )
«مطبوعات در نشر همه حقایق و واقعیات آزادند».
(امام-اسلام -انتشارات پیام آزادی -ص۶۸ )
«روزنامه ها باید با کسی صورت مخاصمه نداشته باشند، بلکه صورت ارشاد
داشته باشند. مطالب را بگویند ،انتقاد ها باید باشد؛زیرا یک جامعه تا
انتقاد نشود، اصلاح نمی شود».
(صحیفه نور - ج۱۴ - ص ۲۵۹ )
«اگر خدای نخواسته یک کسی پیدا شد که یک کار خلاف کرد ، اعتراض کنند
مردم. مردم همه به او اعتراض کنند که آقا! چرا این کار را می کنی؟ در صدر
اسلام هست که عمر وقتی که گفت : اگر من یک کاری کردم، شما چه می کنید ؟ یک
عربی شمشیرش را کشید و گفت :ما با این شمشیر راستش می کنیم. باید این طور
باشد. باید یک مسلمان این طور باشد که اگر هر که می خواهد باشد،خلیفه
مسلمین ، اگر دید پایش را کنار گذاشت ، شمشیرش را بکشد که پایت را راست
بگذار».
( صحیفه نور - ج۷ - ص۲۴ )
این رهبر آزاده حتی خود را هم دون انتقاد می شمرد :
«خدا می داند که شخصا برای خود ذره ای مصونیت و حق و امتیاز قائل
نیستم . اگر تخلفی از من هم سر بزند ،مهیای مواخذه ام».
(منشور بیداری
- پیام به فرزندان فیضیه )
امام
با تاکید بر وظیفه نظارتی همه آحاد مردم تاکید می کنند :
«آقایان توجه کنند وَ همه ملت موظفند نظارت کنند بر این امور. نظارت
کنند اگر من یک پایم را کنار گذاشتم ، کج گذاشتم ، ملت موظف است که بگویند
پایت را کج گذاشتی. خودت را حفظ کن. مسئله ، مسئله مهم است. همه ملت موظفند
به این که نظارت داشته باشند در همه کارهایی که الان مربوط به اسلام است».
( صحیفه نور - ج۷ - ص۳۲-۳۴ )
امام برای رای و اندیشه مردم تا بدان پایه ارزش قائل بود که حکومت را فقط
متعلق به مردم و جریان امور را نشئت گرفته از افکار و آرای ملت می دانست :
«این جا آرای ملت حکومت می کند و این جا ملت است که حکومت را در دست
دارد و تخلف از حکم ملت برای هیچ یک از ما جایز نیست و امکان ندارد».
( صحیفه نور - ج۱۴ ص ۱۰۹ )
«آن مسیری که ملت دارد، روی آن مسیر راه بروید، ولو عقیده تان این
است که این مسیری که ملت رفته خلاف صلاحش است . خوب ، باشد . ملت می خواهد
این طور بکند. به من و شما چه کار دارد؟ ملت رای داده و رایی که داده متبع
است».
(صحیفه نور - ج۸ - ص ۲۴۷ )
«غیر از قانون الهی کسی حکومت ندارد. برای هیچ کس ، نه فقیه و نه غیر
فقیه حکومت نیست . همه هم فقیه و هم غیر فقیه تحت قانون عمل می کنند و مجری
قانون هستند».
(کیهان - ۱۷/۱/۷۶)
ایشان خود کامگی و استبداد را به هر شکل و شعار محکوم می کنند :
«اسلام دیکتاتور را محکوم می کند. اگر یک فقیه بخواهد دیکتاتوری کند
، اسلام او را از ولایت ساقط می کند».
(کیهان - ۱۷/۱/۷۶ )
برخی تنگ نظران خود خواه با این بهانه که مردم قادر به تشخیص حق و باطل ،
درست و نادرست ،و خیر و صلاح خود نیستند، بنابراین ما از روی خیرخواهی باید
آنچه را که به نفع مردم می دانیم ، اگر چه خود نخواهند ، به آنان تحمیل
کنیم . امام به شدت این تفکر متحجرانه را مردود می شمارند :
«ما
تابع آرای ملت هستیم . خدای تبارک و تعالی به ما حق نداده است . پیغمبر
اسلام (ص) به ما حق نداده است که به ملتمان یک چیزی را تحمیل بکنیم . بله .
ممکن است گاهی وقت ها یک تقاضایی از آن ها بکنیم ؛ تقاضایی متواضعانه ؛
تقاضایی که خادم یک ملت از ملت می کند . لکن اساس این است که مسئله دست من
و امثال من نیست و دست ملت است . اکثریت هر چه گفتند آرایشان معتبر است ،
ولو به ضرر خودشان باشد . شما ولی آن ها نیستید که بگوییداین به ضرر
شماست».
(رسالت - ۲۹/۵/۷۶ )
«اسلام
با تحمیل مخالف است. اسلام مکتب تحمیل نیست. اسلام آزادی را با تمام ابعادش
ترویج کرده است. ما فقط اسلام را ارائه می کنیم. هر کس خواست می پذیرد و هر
کس نخواست نمی پذیرد».
(صحیفه نور - ج۲۲ - ص ۲۶۳)
«نباید
ماها گمان کنیم که هر چه می گوییم ،کسی را حق اشکال نیست. اشکال بلکه تخطئه
یک هدیه الهی است برای رشد انسان ها».
(صحیفه
نور - ج۲۰-ص۱۷۰)
«هر
فردی از افراد ملت حق دارد که مستقیما در برابر سایرین زمامدار مسلمین را
استیضاح کند و او باید جواب قانع کننده-ای دهد و در غیر این صورت اگر بر
خلاف وظایف اسلامی خود عمل کرده باشد ، خود به خود از مقام زمامداری معزول
است».
(صحیفه
نور - ج۴- ص۱۹۰ )
«در حکومت
اسلامی همیشه باید باب اجتهاد باز باشد و طبیعت انقلاب و نظام همواره اقتضا
می کند که نظرات اجتهادی-فقهی در زمینه های مختلف ولو مخالف با یکدیگر
آزادانه عرضه شود و کسی توان و حق جلوگیری از آن را ندارد».
(صحیفه نور،ج۲۱،ص۴۷)
تهیه وُ تدوین : عـبـــد عـا صـی
بسم الله الرحمن الرحیم
در ماه مبارک رمضان سال 1363، معاون وقت
سیاسی سازمان صدا و سیما ضمن آنکه گویندگان خبر را موظف به ریش گذاشتن کرد،
دستور داد که پخش موسیقی هم در ماه مبارک رمضان قطع گردد.
یکی دو روز از این موضوع نگذشته بود که حاج احمد آقا تماس گرفتند و فرمودند
که امام با شما (مهندس محمدهاشمی)
کار دارند. من سریعاً خدمتشان رفتم. ایشان به محض دیدن من با ناراحتی گفتند:
چرا مردم را وادار به ریاکاری می کنید؟. من سوال کردم موضوع چیست؟. ایشان
فرمودند: وقتی کسی را مجبور به ریش گذاشتن می کنید، به ریاکاری وادارش می
کنید. رسانه ملّی نباید مروّج ریاکاری در بین مردم شود.
من ضمن عذرخواهی، قول جبران اشتباه را به محضرشان دارم. در حال بلند شدن
بودم که ایشان فرمودند فقط این نیست. عرض کردم اشکال دیگری هم وجود دارد؟.
حضرت امام(ره) با لبخند تلخی فرمودند: پخش موسیقی هم اگر حرام است، همیشه
حرام است، نه فقط در ماه رمضان!. خداحافظی کردم و سریع به صدا و سیما
برگشتم. همان روزهم عدم پخش موسیقی و هم ریش گذاشتن اجباری گویندگان خبر را
لغو کردم.
تهیه وُ تدوین : عـبـــد عـا صـی
بسم الله الرحمن الرحیم
آن
کاپشن انقلابی ات ما را کشت
همراه ببو گلابی ات ما را کشت
با اشتون و رایس دشمنی، می دانم
آن دشمن مو شرابی ات ما را کشت
تو پرسپولیسی و تو استقلالی
شیدایی سرخ و آبی ات ما را کشت
از سکه و ارز تا زمین و دارو
بازار همش حبابی ات ما را کشت
کردان و مشایی و رحیمی تک تک
کابینه انتخابی ات ما را کشت
هر روز سفر به شرق و غرب گیتی
پرکاری و پرشتابی ات ما را کشت
مامان چاوز که کرد استقبالت
عکس العمل حسابی ات مارا کشت
یک دوره نه! هشت سال، هردم، هر روز
آن معجزه ها و لابی ات ما را کشت
کنیا و جیبوتی و کومور یارت بود
این شیوه دوست یابی ات ما را کشت
صد کاغذ پاره پاره پرسش دارم
خاموشی و بی جوابی ات مارا کشت
بابک رو ولش بگو که لولو دزد است
والله که دزد یابی ات ما را کشت
رفتی نیویورک و صحبتت شیرین بود
آن هاله آفتابی ات ما را کشت
گفتی که خراب خدمتم! باور کن
ویران شده ام! خرابی ات ما را کشت
تهیه وُ تدوین : عـبـــد عـا صـی
بسم الله الرحمن الرحیم
جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید
مرضیه حدیدچی (دباغ) از زنان مبارز دوران ستمشاهی و اولین فرمانده سپاه منطقه غرب کشور ... فعالیتهای سیاسی خود را از سال 1346 با پخش و توزیع اعلامیه آغاز کرده بود،
در سال 1353 توسط ساواک دستگیر و به همراه دختر نوجوانش رضوانه به زندان افتاد و شدیدترین شکنجهها را متحمل شد.
وی پس از انقلاب اسلامی یکی از مؤسسان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود و اولین فرمانده سپاه منطقه غرب کشور ...
نمایندگی مجلس شورای اسلامی در سه دوره، فرماندهی سپاه همدان، استاد دانشگاه علم و صنعت، استاد مدرسه شهید عالی مطهری، قائم مقام جمعیت زنان جمهوری اسلامی از جمله مسئولیتها و سوابق اجرایی دباغ است ... دباغ در دی ماه سال 1367 به عنوان عضوی از نمایندگان اعزامی امام خمینی(ره) برای ابلاغ پیام ایشان به گورباچف انتخاب شد.
امام فرموده بودند که هیچ یک از خواهران همراه ایشان نباشند فقط خواهر طاهره (نام مستعار مرضیه دباغ) را بگویید بیاید، شاید بچههایش در فرودگاه منتظرش باشند.
در "شکنجه-گاه ساواک" سوزنهای تهگرد که زیر انگشتانش نهادند، چشمانش بسته بود، جایی را نمیدید، دستانش را به دیوار کوبیدند درد استخوانهایش را سوزاند اما لب از لب باز نکرد.
**********نام و نام خانوادگی؟
مرضیه حدید چی مشهور به خواهر دباغ، خواهر طاهره، خواهر زینب احمدی نیلی
* تاریخ تولد؟
خرداد 1318 همدان
* شغل پدر؟
پدرم کتابفروش و استاد اخلاق و مادرم هم معلم اخلاق بود.
* تحصیلات؟
تحصیلاتم را از مکتب خانه آغاز کردم و از معلومات پدرم در یادگیری قرآن و نهجالبلاغه نیز بهره بردم.
* سال ازدواج؟
سال 1333 با محمد حسن دباغ ازدواج کردم.
* با ایشان از قبل آشنایی داشتید؟
خیر، آن موقعها مثل الان نبود، آشنایی از طریق خانوادهها و پرس و جوی محلی بود ایشان در تهران بودند و ما در همدان. 14 ساله بودم و بلافاصله بعد از ازدواج به تهران آمدم و تک و تنها زندگی در تهران را شروع کردم.
* حاصل زندگیتان چند فرزند است؟یک پسر و هفت دختر* در هنگام مبارزات سیاسیتان چند فرزند داشتید و بچهها چند ساله بودند؟
هر هشت فرزند را داشتم کوچکترینشان 4 ساله بود.
* چه طور شد که وارد فعالیتهای سیاسی شدید؟
چند دلیل وجود داشت؛ ... دلیل بعدی پدرم بود که همواره در صحبتهایش به ظلمهایی که رژیم در حق مردم میکرد معترض بود. دلیل دیگر هم بر میگردد به اساتیدی که خدمتشان درس میخواندم اساتیدی چون مرحوم حاج آقا کمال مرتضوی و حاج شیخ علی خوانساری به خصوص استاد سید مجتبی صالحی خوانساری که روحیه ظلم ستیزی و مبارزه در ایشان بسیار بود.
* همسرتان چطور بودند؛ ایشان هم سیاسی بودند؟
همسرم بسیار مذهبی بودند، ایشان هم در سال 42 فعالیت سیاسی میکردند و به پخش اعلامیه میپرداختند اما بعد که کارشان از تهران به اهواز و شهرهای دیگر منتقل شد بیشتر تمرکزشان روی مسائل کاری بود و چند روزی که مرخصی میآمدند بیشتر به بچهها میپرداختند.
* چطور با امام آشنا شدید؟
... از سال 1346 زیر نظر ایشان وارد مسائل انقلاب شدیم و به تهیه و تنظیم و پخش اعلامیههای حضرت امام خمینی (ره) پرداختیم. تا سال 1349 که آیتالله سعیدی -که خداوند او را با شهدای کربلا محشور گرداند - به شهادت رسید بعد از ایشان ادامه کار را در محضر مجتبی صالحی خوانساری دنبال کردیم.
* عمده کارهای سیاسیتان چه بود؟
در ابتدا تهیه و توزیع اعلامیه و سپس سخنرانی به اسمهای مختلف در شهرستانها* همسرتان اعتراضی نداشتند؟ فرزندانتان چطور؟خیر؛ همسرم مرا کاملا آزاد گذاشته بودند. بچهها هم در محیطی رشد کرده بودند که با این مسائل آشنایی پیدا کرده بودند.
* اولین دستگیریتان چه زمانی بود؟
سال 52. ... ساواکیها ریختند توی منزل و چند نفر را که خواب بودند با خود بردند آنها از فامیل همسرم بودند متاسفانه آنها زیر شکنجه دوام نیاوردند و اطلاعات را لو دادند بنابراین دو سه روز بعد ،ساواکی ها آمدند ومن را بردند و چند روز بعد هم خانه را گشتند و رضوانه (دختر دباغ) را هم دستگیر کردند.
* رضوانه چطور پایش به قضیه باز شد؟
رضوانه سرودها و اشعاری را که از رادیو عراق پخش میشد جمعآوری کرده و در دفترچهاش نوشته بود. پس از دستگیری من، ساواک به خانه رفت و آنجا را مورد بازرسی قرار داد. متاسفانه دفتر سرود رضوانه را پیدا کردند بعد هم برای آنکه بفهمند خط کدامیک از بچهها است، به بچهها گفتند برای آزادی مادرتان نامه بنویسید شاید آزادش کنند. بچهها هم از روی بچگی نامه نوشتند و آنها هم خط رضوانه را شناختند و او را دستگیر کردند.
* بدترین شکنجهای که تحمل کردید؟
در ارتباط با خودم، نمیدانم از کدامیک نام ببرم. اما وقتی رضوانه را شکنجه میدادند سختترین لحظاتی بود که برمن میگذشت.
* رضوانه چطور زیر شکنجهها دوام آورد؟
رضوانه خیلی صبور بود. ساواک برای به حرف در آوردن من، او را به شدیدترین وجه ممکن شکنجه میکردند ... فکر کردم مرده است در آن لحظه خدا را شکر کردم که مرده است و دیگر شکنجه نمیشود ...
* رضوانه چند وقت در اسارت بود؟
4 روز مانده بود که شش ماه اسارتش تکمیل شود که او را به زندان قصر فرستادند تا دادگاهی شود در دادگاه هم چون دلیلی برای متهم کردنش نداشتند او را به 6 ماه محکوم کردند که چون گذرانده بود آزاد شد.
* الان رضوانه چگونه است؟
رضوانه در حوزه درس میخواند و 2 دختر و یک پسر دارد، اما تا به حال دوبار قلبش را عمل کرده و با دردهایی که از شکنجههایش به یادگار مانده، دست و پنجه نرم میکند.
* آیا از طرف نهاد خاصی حمایت میشود؟
این یکی از ناگفتههای من است. از دختر 13 سالهام با آن همه شکنجهای که شده بود با این دردی که تا به امروز همراهش است هیچ حمایتی نشده است چون 4 روز از 6 ماه کم دارد تا عنوان زندانی سیاسی به او اطلاق شود. فقط رهبر معظم انقلاب شخصا به ایشان عنایتی داشتهاند و کمکی کردهاند.
* از فرانسه بگویید، چطور از فرانسه سردر آوردید؟
در اثر شکنجههای بسیار، بدنم صدمه دید و در بیمارستان تحت عمل جراحی قرار گرفتم. همان موقع محمد منتظری پاسپورت فردی به نام زینب احمدی نیلی را با عکس من تنظیم کرد و من با این پاسپورت جعلی به انگلستان فرار کردم. در لندن هم یکی از دانشجویان ایرانی منتظرم بود که مرا به یک هتل پاکستانی برد. روز روشن آنجا هم یکی از دانشجوها بود 3 - 4 روز آنجا ماندم پول که نداشتم بنابراین قرار شد کارهای خدماتی را انجام دهم و به جایش وعده صبحانه را رایگان به من بدهند من با همان وضعیت جسمانی، روزها روزه میگرفتم و غروبها هم با همان وعده صبحانه افطار میکردم.
* خانوادهتان میدانستند کجا هستید؟
کسی خبر نداشت بچهها و خانوادهام نیز فکر میکردند که من در درگیریهای خیابانی کشته شدهام که ای کاش رفته بودم.
* چقدر درآن وضعیت بودید؟
3 ماه، تا اینکه محمد منتظری آمد چند روز بعد از شهادت دکتر شریعتی بود با تعدادی از بچهها تظاهراتی در لندن به پا کردیم بعد به فرانسه رفتیم پشت سر این قضیه شهادت آقا مصطفی بود که اعتصاب غذا راه انداختیم. بعد هم به لبنان و سوریه رفتم و دورههای چریکی را گذراندم. در این سالها در عربستان، عراق، لبنان و سوریه و فرانسه تردد داشتم تا اینکه امام وارد فرانسه شدند پلیس فرانسه اصرار داشت که یک زن پلیس فرانسوی، مسئولیت حفاظت از ایشان را به عهده بگیرند اما امام(ره)به شدت مخالف بودند. بنابراین من به نوفل لوشاتو رفتم و با توجه به آموزشهایی که دیده بودم محافظ شخصی حضرت امام شدم و وظایف اندرونی از جمله خرید، شتسشو و ... را نیز به عهده گرفتم.
* آیا به زبان فرانسه تسلط دارید؟
نه خیر، برای خرید نیازی به آشنایی با زبان نداشتم از سوپرمارکتها هر چه میخواستم برمیداشتم و وجه آن را میپرداختم. اما خوب، برای ارتباط با همسایهها و صحبت با خبرنگارها، آقای دکتر حجابی و دکتر غرضی بودند که تسلط به زبان فرانسه داشتند.
* روزی که شاه رفت ...
خبرنگاران همه جمع شده بودند تا نظر امام را جویا شوند. امام هم به کوچه تشریف آوردند و خبرنگاران هم دور امام را احاطه کردند ناگهان دیدم خبرنگاری پشتسر امام پشت نردهها از چوبی بالا رفته، برای امام احساس خطر کردم به سمت نرده رفتم اینقدر با دو دستم این نردهها را فشار دادم که تخته چوبی افتاد و بعدها فهمیدم که دوربین هم شکسته شده. این فشاری که به نردهها دادم باعث شد که حالم بد شود و از هوش بروم و در بیمارستان بستری شوم.
* آیا شما با امام به ایران برگشتید؟
امام فرموده بودند که هیچ یک از خواهران همراه ایشان نباشند فقط خواهر طاهره را بگویید بیاید، شاید بچههایش در فرودگاه منتظرش باشند. شب دوازدهم حاجاحمد- که خدا با شهدای کربلا محشورش کند- به بیمارستان آمد تا مرخصم کند اما دکترها اجازه ترخیص ندادند و بنابراین من از پرواز جا ماندم.
* شما کی و چه زمانی به ایران آمدید؟
دو روز که از بازگشت امام به ایران می گذشت از بیمارستان مرخص شدم و با امام تماس گرفتم، ایشان فرمودند اوضاع به گونهای است که بهتر است شما نیایید. من در همان خانه شماره 30 ماندم تا اینکه شب 27 بهمن امام فرمودند که میتوانید به ایران بیایید.
* چند سال دور از خانواده بودید؟
از سال 53 تا سال 57
* وقتی پا به زمین ایران گذاشتید چه احساسی داشتید؟
من پایم به زمین نرسید. مرا با ویلچر از هواپیما پیاده کردند. گریه فرصتم نمیداد، نه گریه دیدن بچههایم، گریه شادی. موقع رفتن با چه ترس و لرزی وارد فرودگاه شدم و حالااین گونه فرودگاه پر از زنان چادر مشکی بودکه به استقبالم آمده بودند. دوستانم، شاگردانم و خانوادهام.
* اگر زمان به عقب برگردد؟
باز هم همان کارها را انجام میدهم.
* یادگاریهایتان از آن دوران چیست؟
زخمهایی که بر جسم مانده و عضوهایی که از تن جدا شده.
* این روزها چه میکنید؟
چند وقتی بستری بودم. هرازگاهی مطالعه هم میکنم. قائممقام جمعیت زنان هستم و یکی از اعضای شورای مرکزی جمعیت دفاع از مردم فلسطین، در یکسری از کارهای خیریه هم فعالیت میکنم.
* ارتباط شما با مردم چگونه است؟
ارتباطم با مردم نزدیک است، مرتب در جلسات و سخنرانیها شرکت میکنم.
* از مردم چه توقعی دارید؟
فقط از افراد محتکر و گرانفروش تقاضا دارم که به مردم خیانت نکنند ما مردم محترم و عزیزی داریم.
* به نظر شما چرا خانم دباغ معروف شد؟
این الطافی است که خداوند به من عنایت کرده است.
* اگر چهره ماندگار شوید؟
چهره ماندگار کسی میشود که کارهای برجستهای کرده باشد.
* مگر شما کاری نکردهاید؟
من خودم را کوچکتر از آن میدانم که بگویم کاری کردهام. کارهای من فقط به اندازه ذره خردلی است، همین.
* سهم شما از انقلاب چیست؟
همین که زنده بمانم و در پیروزی انقلاب کنار مردم باشم یک سهم بزرگ و ستودنی است.
* برای منحرفان و کژاندیشان انقلاب چه حرفی دارید؟
اگر بتوانم کنارشان بنشینم و یک یک واژهها و اخبار مربوط به انقلاب و شهدای انقلاب را برایشان بگوییم مسلماً نگاهشان تغییر خواهد کرد. ما شهدای بسیاری داشتیم از بچه 6 ماهه تا دختر 5 ساله که خودم شاهد شهادتشان بودم تا پیرمرد و پیرزنهای 80-70 ساله. آنها ذاتاً آدمهای بدی نیستند بلکه اطلاعات لازم را ندارند.
* به جوانان چه توصیهای دارید؟
بیایند واقعیت انقلاب و امام را بشناسند. حتی لازم است پیرترها هم برای آشنایی هر چه بیشتر با امام و انقلاب وقت بگذارند. ما باید با اهداف و دستاوردهای انقلاب بیش از پیش آشنا شویم.
* با بحال شده که جایی کارتان را راه نیندازند؟
خیلی دوست ندارم شناسایی شوم، من هم مثل بقیه هستم. شاید خیلیها به چهره مرا نشناسند، اما تن صدایم به گونهای است که خیلیها مرا از روی آن میشناسند.
* تا بحال چیزی آزارتان داده؟
بله، همان مجریها و گویندههای مردی که زیر ابرو برداشته و مثل زنان اصلاح کردهاند. متأسفانه سیمای ما در بین جوانان ما بد الگوسازی میکند. چند بار با آقای ضرغامی تماس گرفتم. متأسفانه یا میگویند جلسه است یا میگویند شماره بگذارید که متأسفانه هنوز موفق نشدهایم با ایشان صحبت کنیم. صحبت من این است چرا باید سیمای جمهوری اسلامی چنین مجریهایی بیاورد که روی جوانان ما تأثیر منفی بگذارند. وقتی به پسرها میگوییم چرا زیر ابرو برمیدارید و ... به راحتی میگویند عیبی که ندارد توی تلویزیون هم مجریها اینگونهاند. درست است که در سینما و فیلمها وضعیت بدتر است اما میگوییم تقصیر تهیهکننده و کارگردان است و به ریاست مربوط نمیشود اما در این موارد ریاست صدا و سیما که میتواند اقدام کند.
* صحبت شما با زنان؟زنان ما مشکلی ندارند. ما نتوانستیم اسلام درست را به آنها نشان دهیم. ما با آنها بد برخورد کردیم.وقتی زنان بیحجاب به احترام تظاهرات، روسری سرشان کردند ما نتوانستیم کاری کنیم که آنها ارزش و اصالت روسری را بدانند. همین ضعف ما باعث شد که روسری را به کناری بیندازند و ... ما باید در تربیت دینی بچهها قویتر عمل کنیم. سوای خانوادهها ،جامعه و ارگانهای آن مثل آموزش و پرورش باید بچهها را با مفاهیم واقعی اسلام آشنا کنند و مسأله و فلسفه حجاب را به خوبی بازگو و بیان کنند تا ما دیگر مسائلی پیرامون بدحجابی و غیره نداشته باشیم.
* دهه فجر امسال چگونه بود؟
احساس میشد یک مدتی است که امام فراموش شده است. خداراشکر برگزاری برنامههای دهه فجر امسال در مرقد امام (ره) این خوشحالی را به من داد که درب مرقد امام باز شده است.
* و حرف آخر؟
انشاءالله خداوند باری تعالی این انقلاب را به انقلاب حضرت مهدی (عج) پیوند دهد.
تهیه وُ تدوین : عـبـــد عـا صـی
بسم الله الرحمن الرحیم
حرف مفت! ...
حرف ِ
مفت ، فقط این نیست که کارمندی واسه خوشمزگی وُ جلب توجه همکارآش ، شروع
کنه به بافتن وُ پخش ِ شایعه-ی «قحطی نخود-لوبیا» در اداره وَ بعدشم یک
مُشت آدمآی بیکارتر از اون ، به خیال خودشون این «خبر داغ ِ داغ» رو ، به
هر کس که می-شنآسن تلفنی خبر بدَن ... بعدا هم که شب تشریف می-بَرن خونه ،
ببینن که همسر محترمه-شون با هزار «قرض وُ قوله» ، نصف خونه رو پُر کردن از
کیسه-های نخود-لوبیایی که قراره از فردا قحطی بشه! ...
حرف ِ مفت ، فقط این نیست که ببینی خانوم محترمه-تون با تبلیغات «تلویزیونی مـِـیــلی» ، «کـِــرم جوانـبـخـشـی "هالو-زَن"» خریده وَ بعد از یک هفته مصرف ، جوون-تر که نشده ، هیچ چ چ ــی ، بینی-شم به اندازه-ی یک هُلو سُرخ وُ تُـپُـل شده!
حرف ِ مفت ، فقط این نیست که این شامپو جدیده-ی «ده بیست سی چهل فقط یک شرکت تجاری نیست"!"» ، همین دیروز ، پَریروز ، تو برنامه-ی «سیمای خانواده»-ی ، حدود نیم ساعت راجع به این شامپو ، اطلاع-رسانی ، وَ در واقع تبلیغ میکرد! اونم وقتیکه میانگین پخش تبلیغات تلویزیونی "مـِـیـلی" ، حدود ساعتی یک میلیارد تومنه!!! ... یعنی هر ثانیه-اش میشه ... _ این اصلا مهم نیس ، مهم اینه که «قول شَرف» میدادن که پس از چهار ماه مصرف ، «حسن کچل» هم میشه «فـِــری موُ قشنگ»!؟ ...
وَ اما جان کلام ، میخواستم بهت بگم که این اصطلاح ِ «حرف ِ مُفت» از کجا اومده که طبق معمول ، حرفآم مثل این سریالهای «هندی-آبگوشتی» انقدر کش اومد تا به اینجا رسید! میگن ناصرالدین شاه در سفرش به فرنگ ، انقدر شیفته-ی دستگاه «تلگراف» شده بود که به محض برگشت به ایران ، قرارداد تأسیس اونو بین تهران وُ شهرهای بزرگ اون روز مملکت ، امضاء وَ برقرار میکنه.
رئیس تلگراف-خونه بعد از یکی ، دو هفته به عرض همایونی میرسونه که مردم اصلا روی خوشی به این دستگاه ارتباطی نشون نمیدن وُ میگن «اینم یک حقه-ای»ــیـه واسه خالی کردن جیب خلایق. شاه هم دستور میده «بهشون بگین که به فرمان همایونی ما ، استفاده از تلگراف ، برای همه به مدت یکماه مَجـّــانـیـــه»!
یکی دو روز بعد ، دستور مفت وُ مجانی شدن ِ تلگراف به گوش مردم میرسه. خلاصه ، مردم در عرض دو ، سه روز ، کارآمدی تلگراف رو باور میکنن. همین باعث میشه که سیل ِ جمعیت ِ بیکار وُ کنجکاو ، بطرف تلگراف-خونه-ها هجوم بیارن.
طولی نمی-کشه که اصحاب تلگراف-خونه از آوار ِ جمعیتی که هر روز سَرشون خراب میشد ، "جون به-لب" میشن وُ مطلب رو به عَرض همایونی میرسونند. شاه هم «به تریش قَباش بَر میخوره» وُ غضبناک دستور میده که بالا سَر تلگراف-خونه-ها تابتویی به این مضمون بزنن «به فرموده-ی شاه ، حرف ِ مُفت زدن ، از امروز ممنوعه»! ...
نوشته : عـبـــد عـا صـی
بسم الله الرحمن الرحیم
تهیه وُ تدوین : عـبـــد عـا صـی