از وضـعـیـــت سـفـیـــد تـــا قـــرمـــز ...

وصف رخساره خورشید ز خفاش مپرس / که در این آینه صاحب نظران حیرانند / عاقلان نقطه پرگار وجودند ، ولی / عشق داند که در این دایره سرگردانند

از وضـعـیـــت سـفـیـــد تـــا قـــرمـــز ...

وصف رخساره خورشید ز خفاش مپرس / که در این آینه صاحب نظران حیرانند / عاقلان نقطه پرگار وجودند ، ولی / عشق داند که در این دایره سرگردانند

توصیه سیدحسن خمینی به دولت



  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

http://s6.picofile.com/file/8234409150/MADRESEH_13.jpg

 

http://s7.picofile.com/file/8234409650/MADRESEH_15.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8234410584/MADRESEH_14.jpg

 

http://s7.picofile.com/file/8234412918/MADRESEH_9.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8234414034/MADRESEH_7.jpg

 

http://s7.picofile.com/file/8234415034/MADRESEH_5.jpg

 

http://s7.picofile.com/file/8234416292/MADRESEH_1.jpg

 

 توصیه سیدحسن خمینی به دولت  

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید


 به گزارش پایگاه خبری، تحلیلی بازتاب امروز ، دوشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۴ :
حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی در دیدار با مدیران و رؤسای آموزش و پرورش سراسر کشور در حرم امام خمینی با اشاره به اهمیت پرسشگری در محیط علمی از نگاه امام راحل، اظهار کرد: یکی از اموری که در درس فقه و اصول امام همه شاگردان ایشان بر آن متفق القول هستند این است که وقتی صحبتهای امام طولانی می شد و کسی سخن نمی گفت، ایشان می گفتند مگر اینجا مجلس وعظ است؟ اینجا درس است؛ چرا کسی اشکال نمی کند و حرف نمی زند؟
 او گفت: احتمالا امام این خصلت را از استاد بزرگوارشان آیت الله العظمی شیخ عبدالکریم حائری یزدی گرفته اند، زیرا مشهور است که می گویند یکی از شاگردان مرحوم حائری درس ایشان را تقریر کرده و خدمتشان برده بود؛ آیت الله حائری به او گفته خیلی خوب نوشته ای، اما آیا هیچ نکته ای به ذهن خودت نرسید که در جایی اشکال، ان قلت یا حاشیه ای را مطرح کنی؟
 سید حسن خمینی با تأکید بر آموزش شجاعت در کلاس درس، گفت: دانش آموز، دانشجو و طلبه باید از استاد خود در مرحله اول آزاد اندیشی را فرا گیرد؛ زیرا درسی که در آن آزاد اندیشی، توانمندی طرح سؤال و پرسشگری وجود نداشته باشد، درس نیست، بلکه صرفا حفظ کردن مطالب است.
 او تأکید کرد:
در حوزه علوم امر مقدس وجود ندارد و ما باید با سؤال و پیگیری مجدانه هم طلبه، هم دانشجو و خصوصا دانش آموز -که اصول اساسی را در آن دوران فرا می گیرد- را به گونه ای تربیت کنیم که بتواند در مسیر خود پرسشگری کند، لذا فضای آموزش و پرورش و خصوصا فضای کلاس های درس باید آمیخته به شجاعت باشد.
 او یادآور شد: یکی از بزرگترین درس هایی که در دوره دبیرستان فرا گرفتم بُعد شجاعت و اجازه شجاعتی بود که بعضی معلم ها به دانش آموز می دادند؛ دانش آموز حتی اگر در موضوعی فکر می کند به درستی و بر خلاف نظم مقرر شده می اندیشد باید بتواند کار خود را در چارچوب ضوابط پیش ببرد، این امر البته مقدماتی لازم دارد و اولین مقدمه آن است که شجاعت در میان معلمان بیش از همه وجود داشته باشد.
 سید حسن خمینی گفت: از نقاط مثبت آموزش و پرورش ما در طول تاریخ شجاعت معلمان در مقابل دستگاه مدیریتی بوده است، زیرا شاید در قیاس با سایر نهادهای دولتی معلم ها از استغناء و شجاعت بیشتری در بیان عقاید و بیان مطالبی که صحیح می پندازند، برخوردار بوده اند.
 او با ارزشمند خواندن روحیه شجاعت در معلمان گفت: اگر فضای مدیریتی آموزش و پرورش این روحیه را بارور کند تا معلمان بتوانند شجاعانه آنچه در حوزه اداری، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی می اندیشند را بیان کنند، آنگاه یک معلم شجاع توان تربیت نسل شجاع را دارد؛ نسلی که وقتی شجاع باشد در مقابل استکبار، استعمار و استحمار می ایستد و اتکاء امام بزرگوار ما نیز به همین عامل بود.
 او گفت: امام عزیز و بزرگوار ما یک معلم شجاع بود که توانست نسلی را شجاع پرورش دهد و با اتکاء به شجاعت آن نسل تصمیم بگیرد. امام شجاعت ایستادگی مقابل شاه، استبداد، استعمار و آمریکا، صدام و شجاعت ایستادگی مقابل حرف متحجرین را داشت؛ بعضی از ما شجاعت ایستادن مقابل خارجی را داریم اما ممکن است در مقابل تخلف دوستانمان آن شجاعت را نداشته باشیم.
 او ادامه داد: امام یک معلم شجاع بود که نسلی را شجاع پرورش داد، بارور کرد و با اتکاء به شجاعت آنان توانست مقابل سلطه داخلی و خارجی بایستد. لذا در فضای آموزش و پرورش، مدیریت این مجموعه از حیث اخلاقی و دینی موظف است این شجاعت را میان معلمان نهادینه کند؛ این ویژگی پیش از این هم میان معلمان بوده است و باید آن را پاس داشت و خود معلمان هم نسبت به این مسأله مسئولیت دارند.
 سید حسن خمینی تأکید کرد: یکی از اموری که دولت حتما باید کمک کند و واقعا در این حوزه نباید هیچ اجحافی صورت گیرد موضوع معیشت معلمان است، زیرا واقعا معلمی که از حیث معیشتی دچار مشکل باشد توان تعلیم و تربیت یک فضای سالم را ندارد.



برچسب ها: سید حسن خمینی، امام خمینی، عبدالکریم حائری یزدی، آزاد اندیشی، امر مقدس، فضای کلاس ها، شجاعت معلمان،

. :.

آقای قالیباف نذارید بابامو زندان ببرن! ...


  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

http://s7.picofile.com/file/8234171134/TAQY3RE_K8RBARYE_AR8ZY_3.jpg

 

http://s7.picofile.com/file/8234171876/TAQY3RE_K8RBARYE_AR8ZY_1.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8234172550/TAQY3RE_K8RBARYE_AR8ZY_2.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8234173184/TAQY3RE_K8RBARYE_AR8ZY_5.jpg

 

http://s7.picofile.com/file/8234173892/TAQY3RE_K8RBARYE_AR8ZY_6.jpg

 

 آقای قالیباف نذارید بابامو زندان ببرن! ...

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید

 


به گزارش
خبرگزاری خبرآنلاین، پیمانکاران شهرداری، امروز در تجمع آرامی در مقابل شهرداری تهران از مدیران شهری خواستند تا مطالبات آنها را پرداخت کنند. ارقام متفاوت و متعددی از ۲هزار میلیارد تا ۲۰ هزار میلیارد تومان از مطالبات پیمانکاران شهرداری تاکنون عنوان شده و هنوز به صورت رسمی شورای شهر تهران مشخص نکرده طلبکاران شهرداری چقدر هستند(است _ ع.ع).
 پیش از این، برخی طلبکاران عمده شهرداری تهران مانند بابک زنجانی با در اختیار گرفتن زمینها و اخذ پروانه های ساخت بلند-مرتبه، توانسته بودند بخشی از حسابشان را با شهرداری صاف کنند ولی پس از آنکه صدور پروانه های ساخت به کمتر از نصف کاهش یافت و شورای عالی شهرسازی و معماری نیز جلوی تغییر کاربری اراضی به صورت غیرقانونی را گرفت، شهرداری تهران برای بازپرداخت بدهی خود به پیمانکاران، دچار مشکل شد.
برخی از پرونده های پرداخت مطالبات شهرداری تهران به پیمانکاران، بدل به پرونده-های ملی و پرسر و صدایی شدند. فروش و واگذاری زمین های باغات شمال تهران به یک بانک، واگذاری اراضی بوستان مادر در غرب تهران به یک شرکت پیمانکاری طلبکار شهرداری در پروژه دوطبقه سازی اتوبان صدر، واگذاری مجوز بلند-مرتبه سازی در خیابان ایران زمین به بابک زنجانی به خاطر مطالباتش در پروژه دو طبقه کردن اتوبان صدر که منجر به رانش زمین در خیابان ایران زمین شهرک غرب شد، واگذاری بخشی از اراضی منطقه ۲۱ به پیمانکار دوطبقه سازی اتوبان صدر، واگذاری موقوفه دکتر عظیمی واقع در شمال اتوبان صدر به شرکت آهاب از پیمانکاران متروی تهران از جمله پرونده هایی بود که با سرو صدای زیادی در مطبوعات همراه شد. به گونه ای که اعضای شورای شهر تهران از شهردار خواستند برای توضیح برخی از جزئیات این پرونده ها به صحن علنی بیاید. از جمله، قالبیاف برای واگذاری بوستان مادر به طلبکاران شهرداری به صحن علنی شورای شهر فراخوانده شد تا به سئوال محمد حقانی عضو شورای شهر پاسخ گوید.
 اکنون پیمانکاران شهرداری در مقابل این نهاد جمع شدند و با در دست داشتن پلاکاردهایی از قالیباف خواستند حساب آنها را تسویه کند. برخی از نوشته های روی پلاکاردها جالب توجه بود. از جمله پلاکاردی که از زبان فرزندان این پیمانکاران و خطاب به شهرداری نوشته شده بود: آقای قالیباف، نذارید بابامو زندان ببرن! 

 


برچسب ها: پیمانکاران شهرداری، بابک زنجانی، خرید مجوز برج، تغییر کاربری اراضی، واگذاری بوستان مادر بجای طلب، شرکت آهاب، شورای شهر تهران،

به مردم بگویید که هیچ معجزه-ای در کار نیست ؛ فقط تلاش، صبوری، وَ اصلاحات ضروری ...

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

http://s6.picofile.com/file/8234106800/JALYLY_ASHTON_MOZ8KER8T_1.jpg

 

http://s7.picofile.com/file/8234106950/JALYLY_MOZ8KER8TE_HASTE_EE_2.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8234107042/JALYLY_MOZ8KER8TE_HASTE_EE_4.jpg

 

http://s7.picofile.com/file/8234107192/JALYLY_MOZ8KER8TE_HASTE_EE_6.jpg

 

http://s7.picofile.com/file/8234107392/JALYLY_MOZ8KER8TE_HASTE_EE_7.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8234107468/JALYLY_ASHTON_40_S8L_PAS_AZ_MOZ8KER8T_1.jpg

 

 به مردم بگویید که هیچ معجزه-ای در کار نیست ؛ فقط تلاش، صبوری، وَ اصلاحات ضروری ...

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید

 


 نامه صادق زیباکلام  به رئیس جمهور در باره مسائل پسابرجام :
جناب آقای روحانی، مخالفان شما از امروز د‌‌‌و تاکتیک د‌‌‌ر قبال موفقیت د‌‌‌ولت شما به‌کار خواهند‌‌‌ گرفت
:

تاکتیک نخست‌شان اظهار افسوس، تالم و تاسف از اقد‌‌‌اماتی که حسب برجام ایران متعهد‌‌‌ به انجام آن‌ها شد‌‌‌ه است. از جمله خروج اورانیوم غنی شد‌‌‌ه از کشور، معد‌‌‌وم کرد‌‌‌ن اورانیوم ۲۰ د‌‌‌رصد‌‌‌ غنی شد‌‌‌ه، سیمان کرد‌‌‌ن قلب رآکتور آب سنگین اراک، برچید‌‌‌ن هزاران سانتریفیوژ، توقف غنی سازی د‌‌‌ر فرد‌‌‌و و استفاد‌‌‌ه از آن به عنوان یک «آزمایشگاه تحقیقاتی» وغیره. .......

 مرکز ثقل تبلیغات‌شان هم این است که تاسیسات و تجهیزاتی که میلیارد‌‌‌‌ها د‌‌‌لار صرف آن‌ها شد‌‌‌ه، د‌‌‌ارند‌‌‌ اوراق و از حیض انتفاع د‌‌‌ارند‌‌‌ یکی پس ار د‌‌‌یگری خارج می‌شوند‌‌‌.
 تاکتیک د‌‌‌وم‌شان این است که از فرد‌‌‌ا شروع خواهند‌‌‌ کرد‌‌‌ به گفتن اینکه آقای روحانی برجام هم به‌سلامتی از ۲۶ د‌‌‌ی آغاز شد‌‌‌؛ تحریم‌ها هم که برد‌‌‌اشته شد‌‌‌ند‌‌‌؛ د‌‌‌ارایی‌های بلوکه شد‌‌‌ه ایران هم آزاد‌‌‌ شد‌‌‌ند‌‌‌ وغیره ،پس چرا هیچ معجزه‌ای هنوز د‌‌‌ر اقتصاد‌‌‌ ایران اتفاق نیفتاد‌‌‌ه؟
 جناب آقای روحانی، انتقاد‌‌‌ات هسته ای تند‌‌‌رو‌ها د‌‌‌ر اساس د‌‌‌رست هستند‌‌‌ و اصرار د‌‌‌ر انکار آن‌ها بی‌فاید‌‌‌ه.
اما باید‌‌‌ از منتقد‌‌‌ان از جمله جبهه پاید‌‌‌اری و طرفد‌‌‌اران د‌‌‌ولت پیشین پرسید‌‌‌ که به‌راستی مسئولیت این خسارت‌ها برعهد‌‌‌ه کیست؟ آیا برعهد‌‌‌ه د‌‌‌ولت روحانی است یا برعهد‌‌‌ه د‌‌‌ولت‌هایی که از هسته‌ای بهره برد‌‌‌اری سیاسی کرد‌‌‌ند‌‌‌ د‌‌‌ر جهت آمریکاستیزی، استکبارستیزی و صد‌‌‌ور انقلاب؟ آیا هزینه برچید‌‌‌ن و انبار سانتریفیوژهایی که میلیارد‌‌‌‌ها د‌‌‌لار صرف ساخت آن‌ها شد‌‌‌ه بر عهد‌‌‌ه ظریف است یا برعهد‌‌‌ه مجالس هشتم و نهم که حتی یک‌بار د‌‌‌ر فاصله ۹۲-۸۴ از د‌‌‌ولت احمد‌‌‌ی‌نژاد‌‌‌ د‌‌‌ر خصوص برنامه‌های هسته‌ای کشور توضیح نخواستند‌‌‌؟ آیا مسئولیت سیمان شد‌‌‌ن قلب رآکتور آب سنگین اراک باید‌‌‌ متوجه د‌‌‌ولت یازد‌‌‌هم شود‌‌‌ و آقای روحانی باید‌‌‌ پاسخگو باشد‌‌‌ یا نمایند‌‌‌گانی که د‌‌‌ر طول نزد‌‌‌یک به ۶ سال مذاکرات آقای د‌‌‌کترسعید‌‌‌ جلیلی حتی یک‌بار هم از مشارالیه نخواستند‌‌‌ سوال کنند‌‌‌ که شما با خانم کا‌ترین اشتون راجع به چیزی سرگرم مذاکره هستید‌‌‌ که روز به روز تحریم‌ها و فشار‌ها د‌‌‌ارند‌‌‌ بر ایران افزایش پید‌‌‌ا می‌کنند‌‌‌؟ د‌‌‌ولت شماپاسخگوی هزینه‌های هسته ای که د‌‌‌یروز صورت گرفت و امروز د‌‌‌ارند‌‌‌ برچید‌‌‌ه می‌شوند‌‌‌ نیست بلکه کسانی‌که باعث شد‌‌‌ند‌‌‌ تا گره ای که با د‌‌‌ست باز می‌شد‌‌‌ با د‌‌‌ند‌‌‌ان هم امروز باز نشود‌‌‌، باید‌‌‌ امروز پاسخگوباشند‌‌‌.
 اما د‌‌‌ر خصوص انتقاد‌‌‌ات و حملاتی که از بابت وضعیت اقتصاد‌‌‌ی صورت خواهد‌‌‌ گرفت ....... د‌‌‌ر پاسخ
باید‌‌‌ گفت که برجام بنا نبود‌‌‌ه که عصای موسی(ع)باشد‌‌‌ و د‌‌‌ر اقتصاد‌‌‌ ایران معجزه کند‌‌‌. تحریم‌ها همچون سنگی بود‌‌‌ند‌‌‌ که بر پای اقتصاد‌‌‌ ایران بسته شد‌‌‌ه بود‌‌‌ند‌‌‌. ماد‌‌‌ام که آن سنگ بر پای ما بسته بود‌‌‌، هیچ امید‌‌‌ی به حرکت و موفقیت ند‌‌‌اشتیم. این به آن معنا نیست که اگر تحریم‌ها از پای اقتصاد‌‌‌ ایران برد‌‌‌اشته شوند‌‌‌، ما قهرمان خواهیم شد‌‌‌. اقتصاد‌‌‌ ایران یک اقتصاد‌‌‌ فاسد‌‌‌ و ناکارآمد‌‌‌ د‌‌‌ولتی است. .......  حتی یک اقتصاد‌‌‌ د‌‌‌ولتی تا به امروز نتوانسته به‌طور نسبی موفق شود‌‌‌ که اقتصاد‌‌‌ د‌‌‌ولتی ایران د‌‌‌ومین آن باشد‌‌‌. .......  کد‌‌‌ام صنایع و تولید‌‌‌ات د‌‌‌ولتی ما می‌توانند‌‌‌ د‌‌‌ر بازارهای خارجی رقابت کنند‌‌‌؟ بفرمائید‌‌‌ که د‌‌‌ولت شما بیش از ۵۰۰ هزار میلیارد‌‌‌ تومان بد‌‌‌هی د‌‌‌ارد‌‌‌ وکم نیستند‌‌‌ بخش‌های د‌‌‌ولتی و نیمه د‌‌‌ولتی که توان پرد‌‌‌اخت حقوق و مزایای کارکنان‌شان را هم ند‌‌‌ارند‌‌‌؛ بفرمائید‌‌‌ که اکثر کارخانجات و واحد‌‌‌های تولید‌‌‌ی کشور مملو از کالاهای تولید‌‌‌شد‌‌‌ه است ولی به‌واسطه رکود‌‌‌ از فروش خبری نیست؛ بفرمائید‌‌‌ که بود‌‌‌جه عمرانی کشور د‌‌‌ر سال ۹۴ .......  به‌ واسطه‌‌ همان انگیزه‌های سیاسی- پوپولیستی ، د‌‌‌ر طول یکسال نزد‌‌‌یک به ۵۰ هزار میلیارد‌‌‌ تومان را د‌‌‌ر چاه ویل د‌‌‌یگری به‌نام یارانه فله‌ای می‌ریزد‌‌‌. برای پرد‌‌‌اخت یارانه فله‌ای که بیش از کل بود‌‌‌جه عمرانی کشور را می‌بلعد‌‌‌ هم هیچ گونه پاسخگویی وجود‌‌‌ ند‌‌‌ارد‌‌‌. به منتقد‌‌‌ان اقتصاد‌‌‌ی‌تان پاسخ د‌‌‌هید‌‌‌ که هنر اقتصاد‌‌‌ د‌‌‌ولتی ایران فقط د‌‌‌ر تولید‌‌‌ات بنجل، بی‌کیفیت، گران و غیر قابل رقابت با مشابه خارجی‌اش نیست. هنر د‌‌‌یگرآن فساد‌‌‌ است. وهنر بعد‌‌‌ی‌اش یک ساختار حجیم بروکراسی د‌‌‌ولتی با۵ میلیون نفرحقوق بگیر (۵/۴ میلیون نفر د‌‌‌ر بخش‌های مختلف د‌‌‌ولتی و ۵/۰ میلیون نفرد‌‌‌رشرکت‌های د‌‌‌ولتی) که نزد‌‌‌یک به ۷۰ د‌‌‌رصد‌‌‌ بود‌‌‌جه عمومی کشور را می‌بلعد‌‌‌.
صد‌‌‌ البته که نمی‌خواهم د‌‌‌ولت شما را مبرا از این مصیبت‌ها بد‌‌‌انم. به طور حتم کمترین قصور شما آن است که چرا این واقعیت‌ها که چه عرض کنم، مصیبت‌ها را با مرد‌‌‌م د‌‌‌ر میان نمی‌گذارید‌‌‌ و فکر می‌کنید‌‌‌ با لبخند‌‌‌، د‌‌‌اد‌‌‌ن وعد‌‌‌ه‌های د‌‌‌لگرم کنند‌‌‌ه و آرام بخش، نوید‌‌‌ پد‌‌‌ید‌‌‌ار شد‌‌‌ن عنقریب نوری د‌‌‌ر انتهای تونل ود‌‌‌اد‌‌‌ن خبرهای خوش با «شیب ملایم»، مرد‌‌‌م را د‌‌‌لخوش و امید‌‌‌وار نگه می‌د‌‌‌ارید‌‌‌. ولی جناب روحانی عزیز، جامعه خود‌‌‌مان هم به‌کنار، رژیم‌های پوپولیستی همواره د‌‌‌ر شرایط ناا‌مید‌‌‌ی اجتماعی اینچنینی نقش ناجی را گرفته وظهور کرد‌‌‌ه‌اند‌‌‌. به‌خاطر خد‌‌‌ا خطراحتمال ظهور یک «احمد‌‌‌ی‌نژاد‌‌‌» د‌‌‌یگر را د‌‌‌ر انتخابات خرد‌‌‌اد‌‌‌ ۹۶ جد‌‌‌ی بگیرید‌‌‌. 

 

 متن کامل

 

لینکهای مرتبط :

ایسنا - اوباما: توافق هسته‌ای بهتر از هر گزینه دیگری است

اوباما: بدون توافق هسته‌ای با ایران، احتمال جنگ در ...

الف - توافق خط قرمزها را رعایت کرده است/ هر مصوبه کنگره را که ...

تنها گزینه دیگر به غیر از توافق هسته‌ای، جنگ بود

رد توافق هسته ای توسط کنگره، باعث انزوای اسرائیل و وقوع ...

توافق هسته ای از سد کنگره گذر می کند - فرارو

مشروح سخنان باراک اوباما درباره مذاکرات هسته‌ای - همشهری آنلاین



برچسب ها: مخالفان پسابرجام، اقتصاد‌‌‌ ایران، مجالس هشتم و نهم، د‌‌‌ولت احمد‌‌‌ی‌نژاد‌‌‌، د‌‌‌کترسعید‌‌‌ جلیلی، تحریم‌ها، کمبود بودجه عمرانی،

گلدونا رو آب بدیم ...


 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

گلدونا رو آب بدیم ...

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید

 

در شبکه گردی عصرایران مطالب متنوعی در حوزه های سیاسی و اجتماعی گردآوری شده است که در ادامه می توانید بخوانید و ببینید:

1- گلدونا رو آب بدیم

بابک اسحاقی در وبلاگش نوشت:

همسایه ما راننده تاکسی است. شب ها وقتی به خانه بر می گردم معمولا دم در دارد سیگار می کشد. سلام و علیکی می کنیم و همین. دو بار هم طی این دو سال زحمت کشیده و برایمان نذری آورده اند. یکبار هم عید امسال با هم دست دادیم و روبوسی کردیم و عید را تبریک گفتیم. اسم و فامیل همدیگر را نمی دانیم. نمی داند من چه کاره ام و اگر تاکسی نداشت من هم نمی دانستم. مقایسه اش می کنم با همسایه های محله قدیم دوران بچگی م که حتی اقوام همدیگر را می شناختیم. عید دیدنی که هیچ شب نشینی هم می رفتیم خانه هم. سفر هم همینطور. همسایه ها از فامیل نزدیک تر بودن آن وقت ها.

زمانه طور بدی عوض شده است. داریم شور (کاری به کار هم نداشتن ) را در می آوریم. اصلا کاری به کار هم نداشتنمان یک کلاس و یک فرهنگ شده است به حدی که از سلام کردن با هم تعجبمان می شود.

امشب برگشتنی به خانه، رفتم بقالی سر کوچه برای مانی پفیلا بخرم . مرد خوبیست همسال خودم . هر بار با هم گپ و گفت کوتاهی می کنیم. درباره فوتبال و کسب و کار و سرد و گرمی هوا . امروز وقتی نایلون پفیلاها را به دستم داد دستم را به طرفش دراز کردم و گفتم: بعد از این همه وقت ما هنوز اسم همو بلد نیستیم. من بابک هستم. دستم را به گرمی فشرد و گفت: چاکرت حسین . آنقدر لبخند حسین بعد از آشناییمان را دوست داشتم که قول دادم این سناریو را با همسایه راننده تاکسی مان هم تکرار کنم  اما انگار سیگارش را زود تر دود کرده بود و رفته بود توی خانه.

فردا شب اسم همسایه مان را خواهم فهمید.

 *******************************

 

2- ساندویجی سیار

محمد سیروسیان این عکس را از اراک در تلگرام برای ما ارسال کردند:

بازگشت به دوازده سال پیش/  آفتاب پرست اینگونه تغییر رنگ می دهد/ ساندویجی سیار

 *******************************

 

 

3- فرق بحث با گفتگو

حمیدرضا حاجی اشرفی در تلگرام نوشت:

"گفتگو" در جهان امروز راهکاری برای رهایی از انواع بحرانهاست. بین "گفتگو" و بحث و جدال و مناظره تفاوت بسیار است

ما در گفتگو به دنبال راه حل می گردیم، اما در بحث بیشتر می خواهیم دانش خودمان را به رخ دیگری بکشیم

ما در گفتگو در پی یافتن پاسخ برای سوال هایمان هستیم اما در بحث همیشه می خواهیم جواب سوال طرف مقابل را بدهیم.

هدف گفتگو صحبت کردن با دیگری است به همین خاطر در پایان گفتگو هر دو طرف برنده اند اما در بحث همیشه یک شکست خورده وجود دارد به خاطر اینکه هدف بحث برنده شدن است و....

 *******************************

4- طرحی جالب
 

تصویری از طرحی جالب بر روی یک آبسرد کن که توسط محسن در تلگرام منتشر شد:

 

بازگشت به دوازده سال پیش/  آفتاب پرست اینگونه تغییر رنگ می دهد/ ساندویجی سیار

 

((( ترجمه متن روی آبسردکن : «ذخائر آب ِ شُرب دنیا دارد تمام میشود ؛ گرم-تر شدن کره زمین را متوقف کنیم». _ عـبـــد عـا صـی )))

 *******************************

 

 

5- آرامش  
 

محمد در تلگرام نوشت:

آرامش یعنی همین متن امیرالمومنین علیه السلام:

ای مالک ! بدان اگر مهربان باشی تو را به داشتن انگیزه های پنهان متهم می کنند، ولی مهربان باش

اگر شریف و درستکار باشی فریبت می دهند ولی شریف و درستکار باش

نیکی های امروزت را فراموش می کنند، ولی نیکوکار باش

بهترین های خودت را به دیگران ببخش ، حتی اگر اندک باشد

در انتها خواهی دید آنچه می ماند میان تو و خدای توست، نه میان تو و مردم

نهج البلاغه

 *******************************

 

6- بازگشت به 12 سال پیش

در صفحه javadzarif_fans در اینستاگرام عکس زیر به همراه این نوشته منتشر شد:

تا چند ساعت دیگر، مملکتمان باز می گردد به دوازده سال پیش، منهای تحریم ها و البته منهای رشد اقتصادی پنج درصدی، نرخ بیکاری ده درصدی و ذخیره ارزی چند میلیارد دلاری؛ تجربه ای که جوانی و عمر یک نسل را سوزاند، توسعه ایران را بیست سال عقب تر انداخت و چرخ توسعه امارت و ترکیه و سعودی را شتاب بخشید و به ما آموخت در جشن" حداقل ها" زندگی کنیم و رویاهامان را دور بیاندازیم ...

بازگشت به دوازده سال پیش/  آفتاب پرست اینگونه تغییر رنگ می دهد/ ساندویجی سیار

 

 *******************************

 

8- رنج دوران برده ایم

امیر مهدی ژوله با انتشار عکس زیر در اینستاگرامش نوشت:

ما برای آنکه ایران خانه خوبان شود، رنج دوران برده ایم، رنج دوران برده ایم...

بازگشت به 12 سال پیش/  آفتاب پرست اینگونه تغییر رنگ می دهد/ ساندویجی سیار

 

 


برچسب ها: همسایه، سلام و علیک، نذری، شب نشینی، بحث، گفتگو، آرامش،

توکلی: کوتاهی نهادهای ذیربط پذیرفتنی نیست ...



 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

http://s6.picofile.com/file/8233738126/Saudi_Arabia_embassy_29.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8233738692/Saudi_Arabia_embassy_35.jpg

 

http://s7.picofile.com/file/8233743000/Saudi_Arabia_embassy_25.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8233743776/Saudi_Arabia_embassy_19.jpg

 

http://s7.picofile.com/file/8233744468/Saudi_Arabia_embassy_14.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8233745076/Saudi_Arabia_embassy_10.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8233745950/Saudi_Arabia_embassy_33.jpg

 

http://s7.picofile.com/file/8233746218/Saudi_Arabia_embassy_34.jpg

 

http://s7.picofile.com/file/8233746676/Saudi_Arabia_embassy_22.jpg

 

http://s7.picofile.com/file/8233747792/Saudi_Arabia_embassy_8.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8233748692/Saudi_Arabia_embassy_3.jpg

 

 

 

 

 توکلی: کوتاهی نهادهای ذیربط پذیرفتنی نیست ... 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید

 

 عبرت نیوز:  به گزارش خبرآنلاین، احمد توکلی ، نماینده مردم تهران ، در کانال تلگرامی خود نوشته : چند روز پیش از طرف یک جوان متدین و بسیجی پیامکی با این مضمون داشتم: سلام اقای دکتر. در مورد حمله به سفارت عربستان خواستم عرض کنم که نقش صدا و سیما و یه سری رسانه ها در تحریک شدید مردم قابل توجه بود . در این وضعیت به نظر من حمله به سفارت یکی از تبعات طبیعی آن است. متاسفانه الان همه دارن محکوم میکنن ولی هیچ کس به عوامل تحریک کننده توجهی نمیکنه.
 در پاسخ این عزیز دلسوز نوشتم:
سلام اگر حرکت را خودجوش تلقی کنیم نقش رسانه زیاد است ولی اگر برنامه‌ریزی شده بوده باشد که چنین به نظر می‌رسد آن وقت سهم رذالت دشمنان زیرک و سادگی دوستان کم بهره از بصیرت، بالا می‌رود.
 بهتراز این می شد سعودی-های جانی را از موضع «محکوم منفعل» بر تخت «مدعی معترض» نشاند؟ و مظلومیت شیخ شهید را به سایه فرستاد؟ و جمهوری اسلامی مظلوم را به جایگاه متهم کشاند؟
 پذیرفتنی است نیروی های انتظامی و امنیتی میخواستند جلوگیری کنند و نتوانستند؟
با تعقیب جدی و بی اغماض قضایی ماجرا، برای همیشه باید به رفتارغیرعقلانی و مخالف حکم ولی فقیه پایان داد.
 خدا به همه ما در کنار عشق و شور، عقل و شعور بیشتر عطا فرماید و بر بصیرتمان بیفزاید. البته حرف در باره واکنش های پیشین دولت و آثارش بر پرروئی سعودی ها مجال دیگری می خواهد.
1394/10/19  

 

صد رحمت به هَکرها! اینها که روز روشن حمله میکنند ...

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

http://s7.picofile.com/file/8233582268/PAY8MAKE_TABL3Q8TYE_DORUQ_MOZ8HEM_N8X8STEH_4.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8233582492/PAY8MAKE_TABL3Q8TYE_DORUQ_MOZ8HEM_N8X8STEH_2.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8233582668/PAY8MAKE_TABL3Q8TYE_DORUQ_MOZ8HEM_N8X8STEH_1.jpg

 

http://s7.picofile.com/file/8233582842/PAY8MAKE_TABL3Q8TYE_DORUQ_MOZ8HEM_N8X8STEH_3.jpg

 

http://s7.picofile.com/file/8233583284/PAY8MAKE_TABL3Q8TYE_DORUQ_MOZ8HEM_N8X8STEH_10.jpg

 

http://s7.picofile.com/file/8233583534/PAY8MAKE_TABL3Q8TYE_DORUQ_MOZ8HEM_N8X8STEH_8.jpg

 

 صد رحمت به هَکرها! اینها که روز روشن حمله میکنند ...

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید

 


 فناوری‌های جدید در دو دهه اخیر تأثیر بسیاری بر زندگی بشر داشته‌اند و باعث ایجاد تغییرات جدی در سبک زندگی بشر امروزی شده‌اند. به گزارش باشگاه خبرنگاران، از جمله این فناوری‌های نوین تلفن همراه است که این روزها به خوبی تمام ابعاد زندگی بشر را تحت الشعاع خود قرار داده است.
تقریباً مدت ۲۱ سال از راه‌اندازی فناوری تلفن همراه در کشور می‌گذرد که نخستین بار در سال ۱۳۷۳ این اتفاق در کشور افتاد.
 با توجه به رشد و گسترش، ترویج استفاده از وسایل ارتباطی نوین و فناوری‌های جدیدی مثل تلفن همراه در بین جوامع مختلف و به منظور رفع نیازها و با توجه به تقاضای گوناگون کاربران به دریافت خدمات بهتر و استفاده از ابزارهای ارتباطی جدیدتر فعالیت‌های مناسبی با جهت‌گیری جهانی برای توسعه شبکه‌های ارتباطی تلفن همراه در کشور و در مجموعه مخابرات شکل گرفت. با رواج استفاده از وسایل ارتباطی و مخابراتی تلفن همراه سیستم‌های پیام رسان و پیامکی نیز پا به عرصه ظهور گذاشتند.
**سامانه‌های پیامکی و پیام رسانی سریع‌ آن‌ها
سیستم‌های پیام‌رسان با هدف ارسال سریع و کوتاه پیام‌های کاربران در زمان کوتاه راه اندازی شدند. بسیاری از کاربران بدین وسیله قابلیت این را یافتند تا در کوتاه‌ترین زمان ممکن بسیاری از فعالیت‌ها و کارهای خود را در قالب یک پیام کوتاه به مخاطب خود ارسال کنند. این سیستم‌های پیامکی که افراد به صورت شخصی و خصوصی پیغام خود را توسط آن‌ها به دیگران منتقل می‌کردند رفته رفته این قابلیت را یافتند که به صورت عمومی نیز پیام‌هایی را به صورت مشترک به دست دارندگان تلفن‌های همراه و سیم کارت‌های دائمی و اعتباری برسانند. این پیام‌های مشترک که در تلفن‌های همراه منتقل می‌شوند امروزه جنبه تجاری به خود گرفته و اغلب در جهت تبلیغ کالای خاصی و یا ارائه خدماتی آموزشی، تفریحی و ... به وسیله اپراتورهای تلفن همراه برای مشترکین ارسال می‌شود.
 این روزها شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که انبوهی از پیامک‌های تبلیغاتی در عرض چند ثانیه و چند دقیقه به دست شما می‌رسد. ارسال پیامک‌ها به مشترکین علاوه‌بر اطلاع رسانی و جنبه‌های مثبت آن در ارائه
برخی خدمات جنبه‌های منفی نیز برای مشترکین تلفن به همراه داشته است. چرا که این روزها مشترکین تلفن همراه در ساعات مختلفی از شبانه روز با هجوم انبوهی از پیامک‌های تبلیغاتی در تلفن همراه خود مواجه می‌شوند.
**پیامک‌های تبلیغاتی و محتوای نامناسب آن‌ها
 تبلیغاتی که توسط سامانه‌های پیامکی تلفن‌های همراه به دست مخاطبان می رسند اغلب محتوای نامناسبی داشته و دارندگان این وسایل ارتباطی را با مشکلات جدی روبه‌رو کرده است. روزانه پیامک‌های مختلفی با محتوای بهداشتی، پزشکی، اقتصادی مبنی بر ترغیب مشترکان به استفاده از این خدمات توسط کاربران دریافت می‌شود که هدف اغلب آن‌ها تقلب و در بیشتر مواقع کلاهبرداری از مردم است.
 با این وجود اغلب مشترکین برای خلاصی یافتن از دریافت اینگونه پیامک‌های بی‌محتوا و مزاحم به دنبال راه حلی برای قطع ارسال آن‌ها هستند. البته سامانه‌های پیامکی گاهی اوقات این امکان را برای دارندگان تلفن همراه و سامانه پیامکی فراهم کرده‌اند که با ورود یک کد اعلام رضایت برای قطع دریافت پیامک‌های تبلیغاتی کنند. اما بعد از گذشت چند روز و یا چند ساعت باز با ارسال و دریافت پیامک‌هایی با مضمون‌های مختلف تجاری و غیرتجاری روبه‌رو می‌شوند.
 حتی گاهی
(((صراحتا بفرمایید «دائماٌ _ عـبـــد عـا صـی»))) ارسال مداوم این کد ها به اپراتورهای تلفن خود نیز هرینه هایی را برای کاربران بروی قبض‌های تلفن همراه به بار آورده و روزانه شکایات بسیاری از طرف دارندگان تلفن همراه به اپراتورها و سامانه های مختلف برای حل این مسئله می‌شود برای همین منظور از سال ۹۲ سامانه‌ای به منظور به شکایات مردمی در مرکز توسعه فناوری اعطلاعات و رسانه‌های دیجیتال و همچنین رقم می‌خورد و همچنین در وزارت ارتباطات سامانه ۱۹۵ برای بررسی شکایات مربوط به پیامک‌های انبوه و تبلیغاتی راه‌اندازی شد.
بنابراین با توجه به اینکه پیامک‌های تبلیغاتی به عنوان یک معضل بزرگ و همچنین عاملی جدی برای مزاحمت‌های وقت و بی‌وقت برای مشترکان محسوب می‌شود توجه و ساماندهی این پیام رسان امری ضروری تلقی می‌شود. حال با توجه به سیاست‌های ساماندهی خدمات پیامکی هرگونه محتوا در این قبیل خدمات پیام رسان انبوه باید با رعایت قوانین و مقررات کشور و عدم مغایرت آن با اعتقادات و ارزش‌های ایرانی – اسلامی باشد.
 در همین راستا
سال گذشته آیین نامه ساماندهی و نظارت بر خدمات پیامکی در مرکز ملی فضای مجازی تدوین و در کمیسیون عالی ارتقای محتوای فضای مجازی بعداز چندین جلسه در نهایت جمع بندی و بالاخره به تصویب اعضای شورای عالی فضای مجازی در اواخر سال گذشته رسید و به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ابلاغ شد.
**لزوم نظارت به محتوای سامانه‌های پیامکی
 حال با توجه به تمامی مشکلاتی که پیامک‌های انبوه و خدمات پیامک برای مردم داشته و عاملی آزاردهنده و اغلب اوقات هم هزینه‌های اضافی را برای مشترکان به طور ناخواسته برجای گذاشته است و یا گاها آن‌ها را با پیامک‌هایی که محتوای فرهنگی آن‌ها مغایر با فرهنگ کشور بوده مواجه کرده است،
لزوم ساماندهی و نظارت دقیق براین بخش را ضروری می‌نماید.
 براری معاون وزیر ارتباطات با بیان اینکه وزارت ارتباطات و اطلاعات زیر ساخت‌های مدنظر برای نظارت برمحتوای پیامک‌های تبلیغاتی را برای وزارت ارشاد آماده کرده است گفت: وزارت ارشاد باید سامانه آنلاین نظارت و کنترل پیامک‌های تبلیغاتی راه اندازی کند
(((برای اجرایی شدن این نظارت هم حداقل باید تا سال 1404 باز هم صبر انقلابی بخرج دهیم!!! ...  _ عـبـــد عـا صـی»))) .
 وی همچنین با اشاره به تاکید نماینده کمیسیون فرهنگی برای مدیریت پیامک‌های تبلیغاتی از سوی مشترکان گفت:
اپراتورهای تلفن همراه طبق دستور وزیر ارتباطات، شرایطی را فراهم آورده‌اند که از نظر فنی امکان مدیریت تمامی پیامک‌های تبلیغاتی و حذف و انتخاب آن‌ها برای کاربران و مشترکان وجود دارد(((با تمام علاقه وَ احترامی که برای آقای روحانی قائلم ، متأسفانه باید بگویم که کمتر کسی دیگر به اینگونه وعده-ها اعتماد دارد ، چون در زمینه-ی این ساده-ترین حق کاربران تلفن همراه ، خیلی زودتر از اینها وَ بهتر از اینها ، میشد اقداماتی قاطع وَ کارآمد انجام داد.  _ عـبـــد عـا صـی»))) .
..

 

 

همه دین-شان مردی وُ داد بود

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

http://s7.picofile.com/file/8233310950/FERDOSY_1.jpg

 

http://s7.picofile.com/file/8233311784/FERDOSY_2.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8233312118/AQLO_JAH_1.jpg

 

http://s7.picofile.com/file/8233312834/AQLO_JAH_2.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8233313826/XAFAQ8N_1.jpeg

 

http://s6.picofile.com/file/8233314534/YAA_ABAA_S8LEH_ADREKNY.jpeg

 

 همه دین-شان مردی وُ داد بود
 

 در شاهنامه-ی حکیم ابولقاسم فردوسی ، والاترین موضوع پس از «حــق» ، «خـِــرَد»-ست. در دورانی که غالب جامعه به جهل ، خرافه ، وَ خود-باختگی مبتلا شده ، برای فردوسی عثل وُ خـِــرَد جمعی بسیار ارزشمند است ... فردوسی قصد دارد با تاکید بر عقل وُ خرد ، راه نجات را به مردم بیاموزد.

 

  در این خاک زرخیز ایران زمین / نبودند جز مردمی پاک دین
 همه دین شان مردی و داد بود / وز آن کشور آزاد و آباد بود
 چو مهر و وفا بود خود کیش شان / گنه بود آزار کس پیش شان
 همه بنده ناب یزدان پاک / همه دل پر از مهر این آب و خاک
 پدر در پدر آریایی نژاد / ز پشت فریدون نیکو نهاد
 بزرگی به مردی و فرهنگ بود / گدایی در این بوم و بر ننگ بود

 کجا رفت آن دانش و هوش ما / چه شد مهر میهن فراموش ما
 که انداخت آتش در این بوستان / کز آن سوخت جان و دل دوستان
 چه کردیم کاین گونه گشتیم خوار؟ / خرد را فکندیم این سان زکار
 نبود این چنین کشور و دین ما / کجا رفت آیین دیرین ما؟
 به یزدان که این کشور آباد بود / همه جای مردان آزاد بود
 در این کشور آزادگی ارز داشت / کشاورز خود خانه و مرز داشت

 گران مایه بود آن که بودی دبیر  / گرامی بد آن کس که بودی دلیر
 نه دشمن در این بوم و بر لانه داشت / نه بیگانه جایی در این خانه داشت
 از آن روز دشمن به ما چیره گشت / که ما را روان و خرد تیره گشت

 از آن روز این خانه ویرانه شد / که نان آورش مرد بیگانه شد
 چو ناکس به ده کدخدایی کند / کشاورز باید گدایی کند
 به یزدان که گر ما خرد داشتیم / کجا این سر انجام بد داشتیم
 بسوزد در آتش گرت جان و تن / به از زندگی کردن و زیستن
 اگر مایه زندگی بندگی است / دو صد بار مردن به از زندگی است
 بیا تا بکوشیم و جنگ آوریم / برون سر از این بار ننگ آوریم

 

 «حکیم ابولقاسم فردوسی»

 

 

برچسب ها: خرد، راه نجات، فردوسی، مهر و وفا، خوار، آزادگی، ناکس،


در دین-فروشی «هدف وسیله را توجیه میکند» ...

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

http://s6.picofile.com/file/8233146818/REZ8ZAADEH_DAR_OTOL_3.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8233148176/REZAAZ8DEH_HOSAIN_1.jpeg

 

http://s7.picofile.com/file/8233149034/REZ8ZAADEH_DAR_OTOL_2.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8233149818/REZ8ZAADEH_DAR_OTOL_5.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8233150450/REZ8ZAADEH_DAR_OTOL_43.jpg

 

 در دین-فروشی «هدف وسیله را توجیه میکند» ...

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید

 

  عصرایران؛ احسان محمدی : صادق زیباکلام 29 آذر سال 88 در ضمیمه روزنامه «اعتماد» یادداشتی نوشت که در آن روزهای تب‌آلود سبب شد عده‌ای بر او بتازند و آن را نوعی تسویه حساب سیاسی با ورزشکار تنومندی به حساب بیاورند که زیر بیرق حضرت ابوالفضل العباس (ع) از محمود احمدی نژاد حمایت می کرد، با او به سفرهای استانی می رفت و صریح می گفت: احمدی نژاد قوی‌ترین مرد جهان در عرصه سیاست است.
 زیباکلام در بخشی از آن یادداشت که خاطره-‌ای در وصف جهان‌پهلوان تختی بود نوشت: «طلا، المپیک، جام جهانی، به اهتزاز درآمدن پرچم ایران و نواخته شدن سرود ملی و آن لحظه‌ای که مسئولان المپیک یا جام جهانی در حالی که قهرمان روی سکوی بالای قهرمانی ایستاده و طلا را بر گردنش می‌آویزند، نهایت غرور و شکوه است. همه اینها را رضازاده داشت اما پهلوانی چیز دیگری است. رضازاده بدون تردید قهرمان بود و قهرمان است اما تختی برای ماها در سال 1340 فقط قهرمان نبود.»
 خبری که در دو سه روز گذشته (اوائل آبان 94) منتشر شده - افشاگری حیرت انگیز رئیس فدراسیون وزنه برداری – موجب آن است تا یک بار دیگر کسانی حق را به صادق زیباکلام بدهند که
آری، « رضازاده قهرمان بود، اما پهلوان نه»! ...
 علی مرادی که 14 سال پیش در هواپیما کنار رضازاده نشسته بوده، در گفت‌وگو با «تماشاگران امروز» گفته است: « پیشنهاد 10 میلیون دلاری ترکیه‌ای ها به حسین رضازاده حقیقت نداشت!»
 او می گوید: «‌از مسابقات قهرمانی جهان در لهستان برمی‌گشتیم، در قسمت بیزینس هواپیما نعیم سلیمان اوغلو- که خودش از بلغارستان به ترکیه پناهنده شده - آمد کنار رضازاده و با هم ترکی صحبت کردند. پرسیدم ماجرا چیست؟ گفت: پیشنهاد داده بیا در مسابقات باشگاهی اینجا شرکت کن و وزنه بزن». همین!.
 اما از قرار معلوم
و آن طور که آقای مرادی می گوید «یک خبرنگار از کاه کوه ساخته و به یک ملت خوارک غلط داده و گفته رضازاده پیشنهاد 10 میلیون دلاری عضویت در تیم ملی ترکیه را رد کرده است!»
مرادی که معلوم نیست چرا 14 سال در این باره سکوت کرده در پایان این گفت وگو جمله گزنده ای می گوید: « بعد از آن ماجرا از این آدم بُتی ساخته شد. می‌گفتند قرار بوده پولی در حد نصف ترکیه بدهند و رد کرده، آن‌وقت چند سال بعد رفت با 200 میلیون تبلیغات ماهواره ای کرد.» ...
 در این که حسین رضازاده در چند سال اخیر مواضع عجیب، سخنان شگفت انگیز و رفتارهای سیاسی پیش بینی نشده ای از خود بروز داده است کمتر کسی تردید دارد. او یک ورزشکار قوی پنجه در ورزش وزنه برداری است و نامش برای همیشه در تالار افتخارات ورزش ایران و جهان ثبت شده است و افشاگری هایی از این دست قطعاً او را از این تالار بیرون نمی راند و مدال هایش را بازپس نخواهد گرفت. نکته گزنده اما این است که او عضو شورای شهر تهران است. جایی که در غیاب چهره های متخصص و البته کم توجهی مردم به صندوق های رای، مجال حضور او و امثال او را در شورای شهر پایتخت فراهم ساخت.
 اگر دسترسی دارید به گفت وگوی قدیمی داریوش کاردان و رضازاده در برنامه «صندلی داغ » یک بار دیگر نگاه کنید. آن وقت این درد که او یکی از قانون گذاران مدیریت پایتخت است مضاعف می شود.
یادمان باشد یگانه ورزشکاری است که مراسم عقدکنان و ازدواج او از مکه و به صورت مستقیم از تلویزیون پخش شد حسین رضا زاده است. همچنین به یاد آوریم در حالی که کمیته فنی فدراسیون وزنه برداری ۲۵ آذر ۱۳۸۸ به دلیل مشکلات دوپینگ و محرومیت چند وزنه‌بردار ایرانی و ناکافی بودن دلایل و توجیهات اعضای کادر فنی تیم ملی وزنه برداری ایران، رای به محرومیت حسین رضازاده از مربی گری داد، چند روز بعد رییس وقت سازمان تربیت بدنی ( در دولت مهرورزی) او را بار دیگر به ریاست فدراسیون وزنه برداری منصوب کرد!
 این نوشتار البته در پی بررسی کارنامه رضازاده نیست. همان عملکردی که بسیاری از هم تیم ها و دوستان سابق او را به منتقدان درجه یک وی تبدیل کرده اند و حتی برخی اتهام دوپینگ را هم به او وارد ساخته اند.
 او در همه این سال ها می دانست که که آنچه روزنامه ها و رسانه ها در مورد پیشنهاد وسوسه انگیز ترک ها می نوشتند و به او هاله ای از پهلوانی، تقدس، احترام و ستایش می بخشید از اساس حقیقت نداشته و کذب محض بوده است؟!
 پرسش اینجاست مردی که همیشه نام «حضرت ابوالفضل» - شهره به جوانمردی - را فریاد می زد چرا در همه این سال ها سکوت اختیارکرده بود ؟ چرا یک بار و تنها یک بار در هیچ رسانه ای نگفت که از دست کم از این حیث شایسته تحسین نیست چون اساسا چنین پیشنهادی به او داده نشده است؟!

 قهرمانی در مسابقات جهانی و به ویژه المپیک بسیار دشوار است اما پهلوانی از آن دشوارتر. برای همین است که چند دهه بعد از جان باختن جهان پهلوان تختی و در حالی که یادگار و نواده او دور از ایران و در آمریکا روزگار می گذرانند نام تختی در قلب ایرانیان حک شده و عکس های او هم چنان دیده می شود.
 کسی چه می داند؟ شاید رضا زاده می خواسته راز بزرگی و دست نایافتنی بودن تختی را به همه یادآور شود تا بدانیم تختی چرا و چگونه تختی شد ...

 

 

[ چهارشنبه 23 دی 1394 ] [ 15:07 ]


 
 

تا گروهی داخلی مثل اینها آزادند، نظام سلطه آسوده میخوابد! ...

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

http://s7.picofile.com/file/8232900892/DOSHMANE_D8NAA_BEH_AZ_N8D8N_DUST_7.jpeg

 

http://s7.picofile.com/file/8232901984/DOSHMANE_D8NAA_BEH_AZ_N8D8N_DUST_8.jpeg

 

http://s7.picofile.com/file/8232902726/DOSHMANE_D8NAA_BEH_AZ_N8D8N_DUST_5.jpeg

 

http://s7.picofile.com/file/8232903242/DOSHMANE_D8NAA_BEH_AZ_N8D8N_DUST_4.jpeg

 

http://s6.picofile.com/file/8232903792/DOSHMANE_D8NAA_BEH_AZ_N8D8N_DUST_3.jpeg

 

http://s6.picofile.com/file/8232904292/DOSHMANE_D8NAA_BEH_AZ_N8D8N_DUST_2.jpeg

 

http://s7.picofile.com/file/8232905018/DOSHMANE_D8NAA_BEH_AZ_N8D8N_DUST_1.jpeg

 تا گروهی داخلی مثل اینها آزادند، نظام سلطه آسوده میخوابد! ...

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید

 

   عبرت نیوز: خودکار جمع می شوند و خودسرانه به هر اقدامی دست میزنند و بعد هم خودرای می گویند ما درست می گوییم در حالیکه بودن و رفتار و آراء این جماعت تا امروز مگر زیان چیزی عاید کشورمان نکرده است و نکته جالب آنکه در بسیار موراد مانند حمله به سفارت انگلیس تحلیل درستی هم از شرایط پیش رو ندارند.

در حقیقت این گروه خودسر نه غریبه که بسیاری از چهره های آشنا را به دنبال دارند و در غریب به اتفاق موارد از حمایت های پیدا و پنهان نیز برخوردارند اما این بار ظاهرا بسیار سریع و زود متوجه خطای بزرگشان شده اند و قتل شیدی ارزشمند و شیعه در پرتو اقدامات آنها به ناچار به موضوعی متفاوت مبدل شد.
 اکنون عربستان و رسانه های متعدد این کشور با حمایت رسانه های صهیونیست و ضد انقلاب و غربی بهترین سوژه را برای حمله به کشورمان و تاریخ و منش و دیپلماسی دولت تلاشگرمان یافته اند تا آنچه روحانی و تیمش کوشیدند بر طرف کنند را مبدل به آفتی خطرناک کنند و جالب آنکه حالا پس از 48 ساعت برخی این اقدامات را توطئه و برنامه خود دشمن تلقی و اعلام می کنند که البته چنین نیز خواهد بود زیرا در این مواقع است که دشمن بیشترین بهره را برده و از آب گل آلود ماهی می گیرد اما اگر چنین است زمان آن رسیده تا تکلیف این افراد روشن شود و تک تک آنها بخاطر خسارات جبران ناپذیر وارده پاسخگو باشند و به زندان و محاکمه کشیده شوند.
«عصر ایران» در مطلبی با عنوان «سرنخ نفوذ در آن نیمه‌شب توحش»، با این مقدمه نوشت: «می‌خواهید رد نفوذ را بیابید؟ دنبال نفوذی‌ها هستید؟ حمله به سفارت عربستان در تهران را تا رسیدن به منشاء آن دنبال کنید. بی هیچ تردیدی به نفوذی‌هایی خواهید رسید که شگفت‌زده‌تان می‌کند.
حمله به سفارت عربستان، آن طور که برخی می‌خواهند القا کنند، یک اقدام خودجوش مردمی نبوده است بلکه حرکتی کاملا حساب‌شده و با طرح‌ریزی قبلی بود.
 این، حمله به سفارت عربستان نبود، حمله به ایران و منافع ملی ایران بود، در دقیق‌ترین زمان و با هوشمندانه‌ترین روش؛ درست در زمانی که با اعدام شیخ نمر، سعودی‌ها در موضع انفعال قرار داشتند و نه‌تنها ایران که حتی کشورهای غربی و سازمان‌های حقوق بشری نیز این اعدام را محکوم می‌کردند، ناگهان عده‌ای به سفارت عربستان حمله می‌کنند، آن را به آتش می‌کشند و اموالش را غارت می‌کنند.
 درست از این لحظه به بعد، ورق برمی‌گردد. عربستان که مدام می‌کوشید اعدام شیخ نمر را توجیه کند، ناگهان از مقام متهم به جایگاه مدعی تغییر مکان می‌دهد، از ایران به سازمان ملل شکایت می‌کند، روابطش را با تهران را قطع می‌کند، کشورهای دیگری نیز حمله به سفارت عربستان را محکوم می‌کنند، درست در زمانی که ایران در صدد بهبود روابط خارجی‌اش هست، برخی لابی‌های ضد ایرانی در آمریکا این گزاره را ترویج می‌کنند که تهران محل امنی برای سفارتخانه‌های خارجی نیست و بهتر است تا بازگشت امنیت، همه سفارتخانه‌ها در این کشور تعطیل شوند. مقامات ایرانی که تا روز قبل عربستان را تقبیح و محکوم می‌کردند، مجبور می‌شوند درباره حادثه حمله به سفارت توضیح دهند و ... .
 بسیار بسیار نابخردانه است اگر بپنداریم تمام این نتایج، محصول یک اقدام احساسی و خودجوش مردمی بوده است. بی هیچ تردیدی اراده‌ای در پشت توحش نیمه‌شبی بود که به سفارت حمله کردند.»
در ادامه این مطلب ادعا شده است:
«خبرنگاران عصر ایران که برای تهیه گزارش به محل سفارتخانه رفته بودند، گزارش کرده‌اند که در اطراف محل، خودروهای شخصی متعددی با پلاک‌های قم و کرج را دیده‌اند که مهاجمان را به آنجا رسانده بودند.»
 در بخش پایانی این مطلب نیز آمده است: «نیازی به پلاک‌ها هم نیست.
افراد حاضر در صحنه، به حدی خیالشان راحت بود که حتی صورت‌هایشان را نپوشانده بودند و در چند قدمی پلیس، در حال به آتش کشاندن سفارتخانه بودند! ضمن اینکه تعدادی از آنان نیز دستگیر شده‌اند و می‌توان به راحتی دریافت که آمر این حمله چه «جریان»ی بوده است. سرنخ نفوذ همین جاست، اگر واقعا به دنبال برخورد با نفوذ هستید.
 نفوذی‌ها، تمایل بسیاری دارند که دولت، مجلس، قوه قضائیه، نیروهای امنیتی، شورای نگهبان و مردم حواسشان به حواشی و بازی‌های جناجی پرت شود تا خودشان بتوانند در پوشش نیروهای ارزشی، به اعمال نفوذ بپردازند. هیچگاه یک نفوذی، خود را به شکل دشمن نشان نمی‌دهد. او نزدیک‌ترین چهره و رفتار به خودی‌ها را بروز می‌دهد و از درون می‌پوشاند و در لحظه حساس، ضربه می‌زند، درست مانند ضربه‌ای که در لحظه حساس روابط ایران و عربستان زدند و بازی را به نفع سعودی‌ها تغییر دادند.
اگر علاوه بر عاملان حمله، آمران ماجرای اخیر نیز شناسایی، دستگیر، محاکمه و مجازات شوند، می‌توان امیدوار بود که مسئولان در مبارزه با نفوذ، جدی و صادقند و الا باید شاهد تقلیل موضوع به دستمایه‌ای برای منازعات و رقابت‌های سیاسی و جناحی بود.»
 صادق زیباکلام برخی از آسیب‌های حرکت افراطی حمله به سفارت عربستان در تهران و کنسولگری این کشور در مشهد را طی یادداشت کوتاهی یادآور شده است. این یادداشت زمانی به رشته تحریر درآمده که عربستان هنوز قطع روابط دیپلماتیک با ایران را اعلام نکرده بود.
 به گزارش ایسنا صادق زیباکلام در روزنامه ایران نوشت:
حمله سفارت عربستان و آتش زدن آن، براساس عرف بین‌الملل زیبنده کشور ما نیست. این ماجرا، نقطه مثبتی در کارنامه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران نخواهد بود زیرا در شرایطی که ایران می‌توانست با صدای بلند به اعدام غیرانسانی شیخ نمر عربستان اعتراض کند، اما حمله به سفارت، سعودی‌ها را تا حدودی قادر خواهد ساخت تا ستم، ظلم و فاجعه‌ای‌ را که در حق شیخ نمر انجام داده‌اند، تحت‌الشعاع حمله به سفارت قرار دهند.
 از این رو، گرچه عربستان سعودی با حمله به سفارتش، به ظاهر آسیب‌دیدۀ ماجراست، اما در واقع از اقدام خودسرها بهره‌مند هم شده است. بنابراین تندروها در مسیر آسیب‌رسانی به «منافع ملی» حرکت کرده‌اند.
 در عین حال، اقدام تندروها را می‌توان نوعی زورآزمایی و اعمال قدرت آنان با دولت نیز دانست.
تندروها با تهاجم به مراکز دیپلماتیک عربستان در ایران، می‌خواهند میزان قدرت و تأثیرگذاری خود بویژه در حوزه سیاست خارجی را به دولت و ناظران خارجی نشان دهند. به عبارت دیگر، تندروها با این اقدام، با یک تیر دو نشان زدند؛ هم به آمریکا و عربستان و کشورهای دیگر پیام ناامنی ایران و توانایی خود را فرستادند و هم نشان دادند که در مسیر رقابت‌های جناحی و با دولت، از لطمه‌رسانی به منافع ملی، ابایی ندارند.
 از سوی دیگر،
در شرایطی که ایران در انتظار شرکت‌ها، شخصیت‌ها و سرمایه‌گذاران خارجی است، حمله به سفارت عربستان زمینه‌ساز تردید جدی خارجی‌ها از ورود به بازار ایران می‌شود، زیرا با ماجراهای سفارت عربستان در تهران و کنسولگری سعودی‌ها در مشهد که تکرار هجوم علیه سفارت انگلستان است، ایران کشوری تصویر می‌شود که در آن، قانون چندان حاکم نیست.
 در این میان، این انتظار به‌حق وجود داشت که مسئولان انتظامی و امنیتی از پیش تمهیدات لازم را برای جلوگیری از بروز این حادثه بیندیشند که برآورده نشد.

 

 

داستان خوشبختی


 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

http://s6.picofile.com/file/8232667034/XOSHBAXTY_7.jpg

 

http://s3.picofile.com/file/8232667984/XOSHBAXTY_5jpeg.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8232668850/XOSHBAXTY_3.jpeg

 

http://s6.picofile.com/file/8232669200/XOSHBAXTY_4.jpeg

 

http://s3.picofile.com/file/8232669850/XOSHBAXTY_1.jpeg

 

http://s6.picofile.com/file/8232670434/XOSHBAXTY_2.jpeg

داستان خوشبختی

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید

 

  پادشاهی پس از اینکه بیمار شد گفت: «نصف قلمرو پادشاهی ام را به کسی می دهم که بتواند مرا معالجه کند».
تمام آدم های دانا دور هم جمع شدند تا ببیند چطور می شود شاه را معالجه کرد، اما هیچ یک ندانست.
تنها یکی از مردان دانا گفت: که فکر می کند می تواند شاه را معالجه کند.
اگر یک آدم خوشبخت را پیدا کنید، پیراهنش را بردارید و تن شاه کنید، شاه معالجه می شود.

شاه پیک هایش را برای پیدا کردن یک آدم خوشبخت فرستاد.
آن ها در سرتاسر مملکت سفر کردند ولی نتوانستند آدم خوشبختی پیدا کنند.
حتی یک نفر پیدا نشد که کاملا راضی باشد. آن که ثروت داشت، بیمار بود. آن که سالم بود در فقر دست و پا می زد، یا اگر سالم و ثروتمند بود زن و زندگی بدی داشت. یا اگر فرزندی داشت، فرزندانش بد بودند.
خلاصه هر آدمی چیزی داشت که از آن گله و شکایت کند.

آخرهای یک شب، پسر شاه از کنار کلبه ای محقر و فقیرانه رد می شد که شنید یک نفر دارد چیزهایی می گوید.
«شکر خدا که کارم را تمام کرده ام. سیر و پر غذا خورده ام و می توانم دراز بکشم و بخوابم! چه چیز دیگری می توانم بخواهم؟»
پسر شاه خوشحال شد و دستور داد که پیراهن مرد را بگیرند و پیش شاه بیاورند و به مرد هم هر چقدر بخواهد بدهند.
پیک ها برای بیرون آوردن پیراهن مرد توی کلبه رفتند، اما مرد خوشبخت آن قدر فقیر بود که پیراهن نداشت!.

 

 

 

[ یکشنبه 20 دی 1394 ] [ 19:24 ] [ عـبـــد عـا صـی ]

عشق کجا؟ ما کجا؟


 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

http://s3.picofile.com/file/8232549150/ESHQE_DOU_QOO_1.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8232549468/DOAA_KUDAK_1.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8232549800/PEDAR_RUZE_1.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8232550218/ESHQ_EES8R_SHAH8DAT_TAY_YEB_H8J_REZ8EE_1.jpg

عشق کجا؟ ما کجا؟

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید

 

 زهره بیدار شد وُ ماه کنارش بنشست / چشم در چشم نهادند و دو دست اندر دست
 ماه گستاخ و مهاجم ، خشن وُ غـُره کنان / زهره آرام وُ خجل ، نورفشان؛ دیده-ی مَست
سپر ماه، محافظ شده از تیر بلا / تا بدو باز خورد هرچه نگاه غیر است
 شب که گسترد سیاهی، تو شدی نورفشان / عشق خورشید شد وُ ظلمت شب را بگسست
 زهره خوابید ولی ماه نشست وُ بیدار / تو مپندار که از فکرت معشوق بـِــَرست
 صبح شد، بانگ خروس از دل باغ آمد باز / بچه آهو ز دل دره به کوهی برجست
 گاو آهسته به دامان دَمن رفت، وُ زاغ / بر بلندای سپیدار، چه زیبا بنشست!
 گل به شبنم شده آراسته و بلبلکان / نغمه ها ساز نمایند به بالا وُ به پست
 هرکجا می نگرم عشق و صفا هست و خلوص / غیر یک جا که فسادش به تمامی دربست!
 آدمیزاده فسادافکن وُ پُررو وُ دَغل / چهره جام جهان را به فسادش می خَست
 تو مکن شکوه ز ایام، که ایام نکو است / هر بدی هست، یقین دان رَد پا از ما هست
 

برچسب‌ها: عشق، زهره، ماه، فساد، آدمیزاد، رد پا
[ یکشنبه 20 دی 1394 ] [ 00:42 ] [ عـبـــد عـا صـی ]

سؤالاتی کم و بیش جدی (در مثال مناقشه نیست) ...

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

http://s6.picofile.com/file/8232365942/B8ZYE_QAD3MY_1.jpeg

 

http://s3.picofile.com/file/8232366118/B8ZYE_QAD3MYE_LEYLEY_1.jpeg

 

http://s6.picofile.com/file/8231607200/SAFE_K8NDYD8TORY_2.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8232366542/SH8HDOZD_1.jpg

 سؤالاتی کم و بیش جدی (در مثال مناقشه نیست) ...

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید

 

  کودک که بودیم موقع بازی شاه وُ وزیر، هر کداممان شاه میشد فورا" تـُن صدا و رفتارش عوض میشد.این شاه فقط وزیر داشت و جلاد و دزدی که به چنگ افتاده بود. هیچ وقت نشد شاه به وزیرش بگوید مثلا" یک بیت شعر بخواند. یا دزد را وادار کند که کاری مفید انجام دهد یا جلاد و دیگران را وادار کند مثلا کوچه محل سکونتمان را آب و جارو کنند. آنچنان احکام عجیبی صادر میشد که با همان عقل کودکی هم ناسازگار بود. در عصر پادشاهیمان یکی را وادار میکردیم دیگری را کول کرده و تا سر کوچه ببرد. یا از خودش صدای مرغ و خروس و الاغ درآورد یا بر روی دستانش راه برود. ملایم ترین حکم سبیل آتشین بود که توسط جلاد بر روی دزد بیچاره اجرا میشد.
 الان شاید دلیلش را بتوان فهمید. وقتی منصبی بدون زحمت و بر اساس بخت و اقبال به کسی برسد امر برایش مشتبه میشود که لابد شانسی است که یکبار در خانه اش را زده و اگر غفلت کند پشیمان خواهد شد. لذا این فرصت محدود را غنیمت شمرده و سعی میکند حداکثر استفاده را ببرد.
در یک جامعه مردمسالار و دموکرات افراد نه بر اساس شانس و قرعه بلکه با عبور از دالان های آموزش و نهادهای اجتماعی و احزاب موثر خود را در معرض رای مردم قرار میدهند و در صورت اقبال مردم به قدرت میرسند. لذا تفاوت زیادی میان اخلاق و رفتار حاکمان و مردم دیده نمیشود. هرچند مسئولیتشان متفاوت است و حاکمان مجبورند بیشتر به مصلحت مردم بیندیشند تا رضایتشان. اما چون قصد و امکان فریب ندارند و مردم به ایشان اعتماد دارند، این تفاوت قضاوت اخلاقی نمیشود. این روزها که بازار ثبت نام برای فتح دارالشورا گرم و پر رونق است زمان مناسبی است تا عیار خود، جامعه و کسانی که قرار است وکیل رعایای ایران شوند را سنجید.
 در طول یک دهه اخیر اتفاقاتی افتاده که به قول اندیشمندی صاحب نام ، رسیدن به سمت و قدرت قدری آسان شده است ،
یعنی قیمت وکالت و ریاست ارزان شده و بسیاری را وسوسه میکند که بخت خود را بیازمایند. (منظور شأنیت است نه هزینه های تبلیغی و...) تعداد زیاد ثبت نام کنندگان نامزدی در مجلسین نشان از این واقعیت دارد که اشخاصی با خود می اندیشند که رسیدن به مناصب بالا لزوما به دانش و مهارت و تجربه نیاز ندارد و میتوان با تکیه برقبیله و عشیره و شهرت محلی و خانوادگی به راحتی به جای کسانی نشست که اکنون نشسته اند.
از حق نگذریم در مواردی اشتباه هم فکر نمیکنند. وقتی نماینده-ای فارسی را درست نمینویسد تا چه رسد بخواهد فلان معاهده بین المللی را تفسیر و فهم کند به نحوی که یک رسوایی اتفاق می افتد، زبان استدلال کند میشود. بگذریم. واضح است که ما احزاب توانمند و بزرگ نداریم که افراد برای رسیدن به مدارج عالی مراتب مختلف را طی کنند. بنابراین کار برای شناسایی افراد صاحب صلاحیت و شایسته بسیار سخت تر از جوامع دیگر است. ای کاش افرادی که در جلسات تبلیغی نامزدها شرکت میکنند این بار به جای درخواست های نشدنی مبنی بر اشتغال فرزند و داماد و... از آنها سوالات مهم تری را میپرسیدند. مثلا"نظر آنها را در باره توافق ایران و غرب بر سر برنامه هسته ای میپرسیدند و تحلیل شرایط پسابرجام را خواستار میشدند. موضع نامزدها را در باره رویکرد دولت مستقر و نگرش آنها را مبنی بر موافق، منتقد و... جویا میشدند. از آنها میخواستند که پنج کتابی که اخیرا" مطالعه کرده اند را در یک ساعت معرفی کنند. بپرسند روزانه چه روزنامه، مجله و سایت خبری را مطالعه میکنند. عداد کمسیونهای مجلس و وظایف انها را شرح دهند و بگویند در صورت راهیابی به مجلس حضوردر کدام کمسیون را برای منافع ملی و نه شخصی مفیدتر میدانند (نقل است که کمسیون امنیت ملی و سیاست خارجی و برنامه و بودجه به دلایلی که همه میدانند متقاضی بیشتری دارد).با توجه به تدوین برنامه ششم توسعه راهکار دستیابی به رشد اقتصادی هشت درصدی، تورم و بیکاری تک رقمی چگونه امکان پذیر است؟ این سوالاتی است که به ذهن نگارنده رسید. احتمالا سؤالات مهمتری وجود داشته باشد، اگر کسی باشد که بپرسد ...

 

 

بازار حرفآی پا-مَـنـقـَـلـی همیشه داغه ، ولی همش باد هواست ...

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

http://s3.picofile.com/file/8216325250/HOSAINI_BESHAV3D_NA_HEYATY_AAYATOLL8H_BAHJAT.jpg

 بازار حرفآی پا-مَـنـقـَـلـی همیشه داغه ، ولی همش باد هواست ...

 

 عمو حیدر بیک وُ مَشد حسین آقا سینه به سینه-ی آفتاب رو نیمکت پارک نشسته بودن وُ از هر دری با هم گپ میزدن وُ درد دل میکردن که صدای حیدر بیک گرم وُ رساتر بالا رفت :

 _ عمو جان! بعضیا خیلی بی-انصافـَن ... هر چی از این حرفآی «پا-مَنقلی» به گوش-شون میرسه ، خیلی راحت قبول میکنن وُ هر جایی نـُقـل ِ مجلس-شون میشه. اگرم اعتراض کنی ، میگن «مــآم شـِنـُفـتـیـم! راست وُ دروغش گردن اونایی که میگن»!!! ... بعضیام برای پشتیبانی حرفآشون میگن مثلا «پسر عموی خودم که راننده-ی فلان وکیل یا وزیره ، بین "درد دلآی" اون آقا اینآ رو شنیده ؛ جلوی من وُ شما که نمیگن»!

 _ عمو حیدر بیک ، ولی از قدیم گفتن «تا نباشد چیزکی ، مردم نگویند چیزها»! ...

 _ آخه مَشد حسین آقا ، کودوم خدا وُ پیغمبری اینو گفته؟! اونا حتی وقتیکه براشون یقین میشد که کسی خلافی کرده ، انصاف وُ جوونمردی بخرج میدادن ... نهایتش در خفا باهاشون صحبت میکردن ، اگرم احتیاج به شاهد وُ قاضی وُ مجازات بود ، از راهش وارد میشدن. «حرف باد هواست» ، همینطوری نمیشه هر حرفی رو باور کرد. حُرمت آبروی مردم از حُرمت خون-شون بیشتره.

 _ عمو حیدر بیک ، اینایی که گفتم ، روز اربعین از چندتا بچه-های هیئت-مون شنیدم.

 _ مَشد حسین آقا! دیگه چه بدتر ... هیئت امام حسین جای این حرفآ نیس ، جای یاد گرفتن راه ِ حسینه ، جای سَرمشق گرفتن از معرفت وُ مرام چارده معصومه. یکی دو هفته قبل ، نوه-ام میرعماد یک چیزی رو از سفارشآی مرحوم آیت الله بهجت بهم نشون داد که یاد حرفآی بعضیا افتادم وُ گفتم «خدا هدایت-مون کنه ، اینطوری ، کلاه خیلیآ-مون پس ِ معرکه-ست» ... آقای بهجت به مردم وُ جوونآ سفارش کرده بودن «حسینی باشید ، نه هیئتی»! ... «اگه تمام هوش وُ حواس-تون گرم ظاهر هیئت باشه ، اونوقت حسین رو اونطور که باب میل-تون باشه تصور میکنین ، هر کسی هم که باب میل-تون نباشه ، زود قضاوت میکنین که فلانی با حسین مخالفه ؛ خودتون که حسینی باشید ، گفتار وُ پندارتون هم حسینی میشه ، از حسین سَرمشق میگیرین» ...

 _ فرمایش-شون درسته ، عیب از عوامی وُ بیسوادی ماست ...

 _ مَشد حسین آقا عیب اصلی خیلیآ اینه که پآ آ ک خدا رو فراموش کردن ؛ شـرم از خدا یادشون رفته.

 

اینجا کسی هشیار نیست ...

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

http://s6.picofile.com/file/8232015750/MASTO_MOHTASAB_1.jpg

 

 

http://s6.picofile.com/file/8232016776/MAF8SEDE_EQTES8DY_D8NE_DOROSHTHAA_2.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8232017242/MAF8SEDE_EQTES8DY_D8NE_DOROSHTHAA_3.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8232017818/MAF8SEDE_EQTES8DY_D8NE_DOROSHTHAA_1.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8232018342/BEYTOLM8L_XORDANE_1.jpg

 

 

 اینجا کسی هشیار نیست ...

 

 محتسب، مستی به ره دید و گریبانش گرفت / مست گفت ای دوست، این پیراهن است، افسار نیست

 گفت: مستی، زان سبب افتان و خیزان میروی / گفت: جرم راه رفتن نیست، ره هموار نیست

 گفت: میباید تو را تا خانهٔ قاضی برم  / گفت: رو صبح آی، قاضی نیمه‌شب بیدار نیست

 گفت: نزدیک است والی را سرای، آنجا شویم / گفت: والی از کجا در خانهٔ خمار نیست

گفت: تا داروغه را گوئیم، در مسجد بخواب / گفت: مسجد خوابگاه مردم بدکار نیست

 گفت: دیناری بده پنهان و خود را وارهان / گفت: کار شرع، کار درهم و دینار نیست

 گفت: از بهر غرامت، جامه‌ات بیرون کنم / گفت: پوسیدست، جز نقشی ز پود و تار نیست

گفت: آگه نیستی کز سر در افتادت کلاه / گفت: در سر عقل باید، بی کلاهی عار نیست

گفت: می بسیار خوردی، زان چنین بیخود شدی / گفت: ای بیهوده‌گو، حرف کم و بسیار نیست

 گفت: باید حد زند هشیار مردم، مست را / گفت: هشیاری بیار، اینجا کسی هشیار نیست


 «مرحوم پروین اعتصـــــــــــامی»
 

 

برچسب‌ها: مست، محتسب، قاضی، رشوه، هشیاری

[ پنج‌شنبه 17 دی 1394 ] [ 00:21 ] [ عـبـــد عـا صـی ]


زیبا کلام: منتظر احمدی نژاد ثانی باشید ...


  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

http://s3.picofile.com/file/8231855892/ZYB8KAL8M_K8RYK8TUR_1.jpg

 

http://s3.picofile.com/file/8231856184/NESH8TE_EQTES8SY_DAR_DOLATE_ROH8NY_1.jpg

 

http://s3.picofile.com/file/8231856576/ARZ8N_SHODANE_NAFT_ARABEST8N_U_S_A_1.jpg

 

http://s3.picofile.com/file/8231856926/HAMLE_BE_IRAN_MOZDUR8NE_SOLTEGAR8N_1.jpg

 

http://s3.picofile.com/file/8231857242/TAHD3D_GOZYNEH8YE_RUYE_M3ZE_U_S_A_1.jpg

 

http://s6.picofile.com/file/8231857526/MAF8SEDE_EQTES8DY_OZ8E_1.jpeg

 زیبا کلام: منتظر احمدی نژاد ثانی باشید ...

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید

 

 زیبا کلام ، روزنامه آرمان : نویسنده این قلم همواره کوشیده است درمقاطع حساس هشدارهای لازم را به دولت‌های مختلف بدهد. اگر در یک سال آینده و تا نزدیک شدن به انتخابات ریاست‌جمهوری 96 تغییر و تحول عمده‌ای دراقتصاد به وجود نیاید باید شاهد حضور احمدی‌نژاد ثانی باشیم. چندان امیدی وجود ندارد که مجلس دهم بتواند دربعد اقتصادی موفقیتی برای کشور به وجود آورد ودشواری‌های اقتصادی ما به گونه‌ای است که آبی از استخر مجلس دهم گرم نخواهد شد. بنابراین بعد از خداوند باید چشم و امید به دولت روحانی داشت اما دولت روحانی نیز با کوهی از مشکلات دست به گریبان است. برخلاف تصور بسیاری نه مجلس می‌تواند چندان اقتصاد ایران را نجات دهد و نه دولت فعلی و نه هیچ رکن دیگری توان خارج کردن اقتصاد ایران از رکود را دارد.
 اقتصاد ایران یک اقتصاد ناکارآمد دولتی است و مادامی که اقتصاد، دولتی باقی بماند تنها تحولی که در آن صورت می‌گیرد فساد بیشتر است. روحانی در شرایط فعلی نمی‌تواند ساختار اقتصادی ایران را از حالت دولتی خارج کرده و آن را تبدیل به اقتصاد آزادی کند که نتایج خود را در ترکیه، برزیل و هند نشان داده است.
علت نگرانی، باقی ماندن اقتصاد در حالت دولتی نیست بلکه
علت این نگرانی آن است که نزدیک به دوسال قبل که روحانی رئیس‌جمهور شد کارشناسان اقتصادی تخمین زدند ایران حدود شش میلیون بیکار دارد اگر ظرف دوسال گذشته این شش میلیون بیکار افزایش پیدا نکرده باشد، کاهش هم پیدا نکرده است. این حجم بیکار از جمعیت ایران، رکود بی‌سابقه که اقتصاد ایران را چون یک اختاپوس در خود فرو برده است و نفتی که به حدود 30 دلار در بشکه کاهش قیمت داشته، نشان می‌دهد که اقتصاد ایران در شرایط اضطراری است حتی اگر تحریم‌ها لغو شود و اندوخته‌های بلوکه‌شده ایران وارد اقتصاد شود ولی در بهترین حالت این اندوخته‌ها تنها یک مُسکن است و نمی‌توانند اقتصاد ایران را به یک اقتصاد شکوفا تبدیل کنند لذا مشکلات ادامه پیدا خواهد کرد و بعید است که روحانی در یک سال و اندی آینده بتواند اقتصاد ایران را از حالت دولتی خارج کند لذا مشکلات اقتصادی همچنان ادامه خواهد یافت.
 مگر اینکه معجزه‌ای شود و قیمت نفت افزایش یابد که به نظر نمی‌رسد در دو سال آینده تحولی در قیمت نفت حاصل شود
البته اگر دولت احمدی‌نژاد بر سرکار بود اسکناس بدون پشتوانه چاپ می‌کرد و چندان برایش مهم نبود که در آینده وضع اقتصادی چه خواهد شد
اما دکتر طیب‌نیا و سایر کسانی که فرمان اقتصادی دولت یازدهم را در دست دارند اجازه نمی‌دهند که اسکناس بدون پشتوانه توسط دولت چاپ شود. خصوصا آقای طیب‌نیا دقت زیادی دارد که انضباط مالی حکمفرما شود.
فرمول طیب‌نیا فرمولی اقتصادی - کارشناسی است که در بلندمدت جواب می‌دهد اما در ایران کمتر کسی به دنبال راه‌حل بلندمدت است. همه همچون احمدی‌نژاد دنبال راه‌حل‌های کوتاه‌مدت هستند. مردم به دنبال این هستند که احساس کنند وضع مالی خوبی دارند و این که در بلندمدت اقتصاد چه می‌شود چندان اهمیتی ندارد. در چنین شرایطی آقای روحانی تنها یک راه دارد که به تلویزیون برود و واقعیت‌ها را با مردم بازگو کند. بهتر است روحانی به مردم بگوید در هشت ماه گذشته از 37هزار میلیارد تومانی که میزان بودجه عمرانی کشور بود نتوانسته‌ایم بیش از 10هزار میلیارد تومان تامین کنیم این در صورتی است که ماهانه حدود چهار هزار میلیارد تومان برای یارانه می‌پردازیم یعنی دو ماه پرداخت یارانه برابر با دو ماه بودجه عمرانی کشور است!
چنین مواردی واقعیت‌های هولناک اقتصاد ایران است و روحانی باید این موارد را با مردم در میان بگذارد.
رئیس‌جمهور باید اعلام کند که با پرداخت یارانه نمی‌توان به صورت جدی به فکر حل مشکل چند میلیون بیکار بود. وی باید به مردم بگوید با نفت 30 دلاری و با پرداخت یارانه چهارهزار میلیاردی در ماه نمی‌توان به فکر خروج از رکود بود. روحانی با باید به صراحت و بی‌پرده با مردم سخن بگوید یا شاهد به قدرت رسیدن احمدی‌نژاد ثانی باشیم.

 

 

[ چهارشنبه 16 دی 1394 ] [ 01:06 ] [ عـبـــد عـا صـی ]