وصف رخساره خورشید ز خفاش مپرس / که در این آینه صاحب نظران حیرانند / عاقلان نقطه پرگار وجودند ، ولی / عشق داند که در این دایره سرگردانند
درباره من
«کسیکه از خدا شرم ندارد، ممکن-ست مرتکب هر جُرمی بشود» (امام حسن مجتبی"ع"). هر قدر کسی به خدا نزدیکتر باشد، بیشتر از خدا شرم کرده وَ آدمیت او از کمال بیشتری برخوردار میشود ...
************
مولانا مولوی :
گر در طلب لقمه نانی،
نانی /
گر در طلب گوهر کانی،
کانی /
این نکته رمز اگر بدانی،
دانی /
هر چیز که اندر پی آنی،
آنی ...
*************************
« امام خمینی» :
همه باید نظر خودشان را بدهند /
و هیچ کدام هم برایشان حتی جایز نیست که یک چیزی را بفهمند و نگویند. /
باید وقتی می فهمند، اظهار کنند. /
این موافق هر که باشد ، باشد ، مخالف هرکه هم باشد ، باشد. /
( صحیفه امام،ج13،ص102)
ادامه...
جهت مراجعه به مرجع
متن،
یا عنوان
اصلی،
به پیوند فوق اشاره کنید
زهره بیدار شد وُ ماه کنارش بنشست /
چشم در چشم نهادند و دو دست اندر دست
ماه گستاخ و مهاجم ، خشن وُ غـُره کنان / زهره آرام وُ خجل ، نورفشان؛ دیده-ی
مَست
سپر ماه، محافظ شده از تیر بلا / تا بدو باز خورد هرچه نگاه غیر است
شب که گسترد سیاهی، تو شدی نورفشان / عشق خورشید شد وُ ظلمت شب را بگسست
زهره خوابید ولی ماه نشست وُ بیدار / تو مپندار که از فکرت معشوق بـِــَرست
صبح شد، بانگ خروس از دل باغ آمد باز / بچه آهو ز دل دره به کوهی برجست
گاو آهسته به دامان دَمن رفت، وُ زاغ / بر بلندای سپیدار، چه زیبا بنشست!
گل به شبنم شده آراسته و بلبلکان / نغمه ها ساز نمایند به بالا وُ به پست
هرکجا می نگرم عشق و صفا هست و خلوص / غیر یک جا که فسادش به تمامی دربست!
آدمیزاده فسادافکن وُ پُررو وُ دَغل / چهره جام جهان را به فسادش می خَست
تو مکن شکوه ز ایام، که ایام نکو است / هر بدی هست، یقین دان رَد پا از ما
هست