از وضـعـیـــت سـفـیـــد تـــا قـــرمـــز ...

از وضـعـیـــت سـفـیـــد تـــا قـــرمـــز ...

وصف رخساره خورشید ز خفاش مپرس / که در این آینه صاحب نظران حیرانند / عاقلان نقطه پرگار وجودند ، ولی / عشق داند که در این دایره سرگردانند
از وضـعـیـــت سـفـیـــد تـــا قـــرمـــز ...

از وضـعـیـــت سـفـیـــد تـــا قـــرمـــز ...

وصف رخساره خورشید ز خفاش مپرس / که در این آینه صاحب نظران حیرانند / عاقلان نقطه پرگار وجودند ، ولی / عشق داند که در این دایره سرگردانند

درد ِ عـــلــــی ...

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

  درد ِ عـــلــــی ... 

 

 

 

 

 

   گاه علی (ع) را که توی این جنگ‌ها یک قهرمان شمشیرزن است، توی شهر یک سیاستمدار پرتلاش حساس است و توی زندگی یک پدر و یک همسر بسیار مهربان و بسیار دقیق است و یک انسان زندگی است و در همه ابعادش می‌بینیم، تاریخ می‌گوید، تنها در نیمه‌ شب‌ها، توی نخلستانهای اطراف مدینه می‌رفته و نگاه می‌کرده که کسی نبیند و نشوند و بعد سر در حلقوم چاه فرو می‌برده و می‌نالیده! هرگز، من نمی‌توانم قبول کنم که رنج‌های مدینه و رنج‌های عرب و جامعه عرب و حق جامعه اسلامی و حتا یارانش، این روحی را که از همه این آفرینش بزرگ‌تر است وادار به چنین نالیدنی بکند، هرگز!
درد علی (ع) خیلی بزرگ‌تر است و آن درد خیلی باید درد نیرومندی باشد، که این روح را این اندازه بی‌تاب بکند! مسلما این همان درد انسانی است که خود را در این عالم زندانی می‌بیند، انسانی است که خود را بیشتر از این عالم می‌بیند و احساس خفقان در این عالم می‌کند.
 

«دکتر علی شریعتی»

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

افشاگری درباره افشاگری!

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

  افشاگری درباره افشاگری! 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید

 

 

zakani

 

shariatmadari

 

مبارزه ، رضا نساجی : وقتی یک نماینده اصولگرا بیست روز مانده به انتخابات مجلس، نشست خبری می‌گذارد تا علیه فساد – آن‌هم با انحصار فساد به وابستگان دولت – افشاگری کند، شاخک‌های سیاسی مردم حساس می‌شود که چرا؟ حتی اگر آن نماینده در جریان پیگیری فساد در دانشگاه آزاد، مفاسد قاضی مرتضوی، و فساد در خصوصی‌سازی شرکت سایپا فعالیت جدی داشته و این کار را به تنهایی پیش برده باشد، باز هم دلیل بر حقانیت در موارد بعدی ادعا نمی‌شود، چرا که استقراء ناقص در کنش سیاستمداران فریبنده است.

پرسش ما اینست: افشاگری، چرا و چگونه؟

آیا نیاز امروز جامعه ما افشاگری است؟ افشاگری توسط چه کسانی باید صورت گیرد و چگونه؟ آیا افشاگری با هدف آگاهی مردم و مبارزه با فساد، به هر روشی صحیح است؟ (هدف وسیله را توجیه می‌کند؟) آیا افشاگری خودی خود پسندیده است و اهداف پشت پرده آن اهمیت ندارد؟

سوال آخر عطف به تجربیات تاریخی ما – نه فقط تجربیات سیاسی اخیر که بخواهیم آن را موضوع استقرای در مورد مدعای شخص قرار دهیم – می‌تواند محل توجه بیشتری باشد، و چه بسا نیاز امروز ما، نه خود «افشاگری»، و نه سنتر افشاگری‌ها علیه یکدیگر برای یافتن حقیقت ورای مدعیات دو جناح رقیب، که «نقد افشاگری» و «افشاگری درباره افشاگری» است به‌عنوان یک تحلیل کلان تاریخی-اجتماعی از یک روند سیاسی اقتصادی.

تاریخ معاصر به ما نشان داده چگونه افرادی تحت عنوان افشاگری و با هدف گرفتن میل عامه به اطلاع از پشت پرده سیاست، بر سر توده کلاه گذاشته‌اند؛ از افشاگری‌های سیاسی گونی اسناد «خانه سدان» توسط مظفر بقایی و سپس افشاگری‌های ساواک علیه رقبای سیاسی داخل رژیم تحت عنوان افشای ماسونری (نظیر کتاب‌های اسماعیل رایین) گرفته، تا افشاگری‌های جریانات مختلف بعد انقلاب؛ افشاگری حزب توده علیه جناح‌های راست و چپ رقیب، افشاگری دانشجویان مسلمان پیرو خط امام به‌وسیله اسناد سفارت آمریکا، افشاگری گروه‌های مذهبی طرفدار خاکمیت علیه مجاهدین خلق که با الفاظ موهنی چون «منافقین» مطرح می‌شد و آنها را به سوی رادیکالیسم می‌کشاند و… را باید در کنار نمونه‌های اخیر سیاسی از انتخابات ۸۴ تا انتخابات ۸۸ بررسی کرد.

برای آنکه ارزیابی انتقادی نسبت به نتایج سیاسی-اجتماعی افشاگری در سالهای اخیر داشته باشیم؛ لازم است به خاطر بیاوریم که در همین قضیه کرسنت، از ابتدا پای هر دو جناح سیاسی کشور در میان بوده و علیه هم هم افشاگری هم کرده‌اند، اما فقط موجب پیچیده‌تر شدن مشکل در داخل و خارج شده و خسارات مضاعف را به ما تحمیل کرده است. فراموش نکنیم اولین افشاگر فساد کرسنت علیه دولت اصلاحطلب عامل انعقاد قرارداد، شخص محمدرضا رحیمی (در مقام رئیس وقت دیوان عدالت اداری و بعدها معاون اول دولت احمدی‌نژاد) بود که حالا به‌عنوان مفسد اقتصادی پرونده بیمه زندانی است (باید باشد). اما در همان پرونده شخص علی کردان (که همکار رحیمی در دولت احمدی‌نژاد شد) هم متهم بود و مورد حملات شدیداللحن حسین شریعتمداری در کیهان قرار گرفت. و در نهایت، افشاگری‌ها بیش از همه دامن خانواده هاشمی را گرفت که آقای رحیمی خود از محصولات آن دولت است.

دومین گام در افشاگری اقتصادی، سخنان تلویزیونی آقای احمدی‌نژاد و نمایندگانش در انتخابات سال ۸۴ بود که البته تا حدی می‌توان آن را افشاگری درباره گذشته رقیب (هاشمی) داشت و در پاسخ به افشاگری رقیب در باره آینده احتمالی (حاکمیت احمدی‌نژاد). این روند به شکل افزونی‌تری با کاربست انواع بی‌اخلاقی‌ها در سال ۸۸ ادامه یافت، و افشاگری متقابل رقیب مستند به آمار و داده‌های اقتصادی عملکرد چهار ساله دولت هم نتوانست کاری از پیش ببرد. خاصه اینکه رهبری یکی از طرفین را به عنوان «رئیس‌جمهور قانونی کشور» بری از اتهامات وارده دانست. طبیعی است که چنین رئیس‌جمهور قانونی، می‌تواند یک‌تنه در جایگاه نقد بنشیند و همه را به چوب فساد براند، در حالی که خودش مطهر و مقدس می‌نماید.

اما اینک که در سال ۹۴ هستیم، و یک دهه از اعمال این شیوه توسط آقای احمدی‌نژاد در انتخابات ۸۴ گذشته و تجربیاتی مانند افشاگری پالیزدار در سال ۸۷، مناظره‌های انتخابات ۸۸ و.. را هم داشته‌ایم. به کجا رسیده‌ایم؟ آیا افشاگری حاکمیتی درباره فساد، دردی از دردهای جامعه دوا کرده است؟ آیا افشاگری یک نوع بازی سیاسی نیست که اشخاص و جناح‌های سیاسی با ارائه اطلاعات گزینشی (با فرض صحت اطلاعات) برای حذف رقیب به کار می‌گیرند، ولی در نهایت منحصر به یک جناح خاص نزدیک به حاکمیت می‌شود، چون امنیت پس از افشاگری تنها برای آنها متصور است؟

البته در کنار افشاگری اقتصادی سیاست‌مداران مستقر در دولت و مجلس له و علیه یکدیگر، می‌توان به افشاگری‌های مطبوعاتی اشاره کرد. نخستین موج افشاگری علیه فساد را باید در نشریه «پیام دانشجو» ی جریان طبرزدی جستجو کرد، در مقطعی که از رئیس‌جمهور آیت‌الله هاشمی فاصله گرفته ولی هنوز به رهبری آیت‌الله خامنه‌ای باور عمیق داشتند. افشای مهمترین پرونده‌های افساد دهه هفتاد همچون اختلاس ۱۲۳ میلیارد تومانی بانک صادرات، اختلاس تعاونی فرهنگیان، تعاونی پسته رفسنجان و… تنها محصول جسارت همین گروه و برخی حمایت‌های بیرونی علیه دولت هاشمی نبود، بلکه پشتوانه مردمی داشت. به گفته یکی از دست‌اندرکاران نشریه، این خود مردم بودند که اسناد اختلاس‌ها را از لابلای مدارک دولتی و شرکتی به دست آنها می‌رساندند، چرا که هنوز روحیات انقلابی در جامعه – به ویژه رزمندگانی که در بازگشت از جبهه‌ها وارد دستگاه‌های دولتی شده یودند – وجود داشت که حاکمیت را مبرا از این اتهامات می‌دانست و فساد را تنها به برخی مسئولان مختص می‌کرد.

در کنار این و با اندکی تساهل، شاید بتوان افشاگری سیاسی اصلاحطلبان در روزنامه‌های دوم خرداد علیه پرونده‌های امنیتی همچون قتل‌های زنجیره‌ای را هم نوعی از این افشاگری مطبوعاتی دانست، اما قطعاً پشتوانه مردمی برای مبارزه با فساد را تنها در مطبوعات رادیکالی چون پیام دانشجو برخی نشریات انصار حزب‌الله که از طبرزدی تقلید کردند، می‌شد یافت. بنابراین سخن گفتن از آگاهی جامعه از فساد، تنها زمانی می‌توان صادق باشد که اراده اجتماعی هم در این مبارزه دخیل شود، نه اینکه سیاست‌مداران هر سند محرمانه‌ای را که باب میل خود و علیه جناح رقیب یافتند، تحت عنوان افشاگری علیه فساد منتشر کنند، و به پشتوانه امنیت سیاسی خود، مسندهای بالاتری را هم تصدی نمایند.

اما به نظر می‌رسد آنچه که از افشاگری جناح‌ها علیه یکدیگر حاصل شده و می‌شود، نظارت و رفع فساد نیست، بلکه افشاگری کنترل‌شده برای مردم‌فریبی است. کما اینکه این سوال مطرح است که چرا افشاگران به جای حمله به اشخاص و جناح رقیب، ریشه‌های فساد را هدف نمی‌گیرند؟ (این اتهام درباره جناح پوزیسیون بیشتر مطرح است) مثلاً چرا هیچ‌کدام از دو جناح حکم حکومتی رهبری برای ورود به پرونده‌های فساد در واگذاری‌های کلان سازمان خصوصی‌سازی را نمی‌کنند؟ کدام مورد از موارد عمده خصوصی‌سازی یک دهه قبل (صدرا، فولاد خوزستان، صنایع مس، مخابرات و…) خالی از فساد بود و به سرانجام رسید؟

در یک نظام سیاسی با گردش آزاد اطلاعات، فساد نمی‌تواند آن‌چنان ریشه‌دار باشد که تنها افشاگری گاهگاهی این و آن، مناسبات واقعی را بنمایاند. در چنین شریطی مردم نیازی به افشاگری ندارند که بخواهند از سنتز تز این افشاگر و آنتی‌تز افشاگر جناح مقابل، واقعیت را بفهمند. البته بدیهی است که چنین جامعه‌ای بسیار ایدئال و اتوپیایی است، اما هرچه ما از آن ایدئال فاصله بیشتری داشته باشیم، نشان‌دهنده تعمیق مشکل است.

در نهایت افشاگری در جامعه‌ی ما چیزی جز نوعی بازارگرمی سیاسی برای فریب عوام یا برای حذف رقیب نیست، به‌وسیله نادیده گرفتن فساد خودی‌ها و مهم‌تر از آن، مغفول گذاشتن ریشه فساد. و البته می‌توان ادعا کرد که افشاگری هم یک برند و شغل حکومتی است که پروانه کسب آن فقط به خودی‌ها داده می‌شود تا بزنگاه‌های خاص به کار ببرند، و دیگران در این صنف سیاسی حق ورود ندارند.


 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

بـــرای لـقـمـــه-هـــای چَـــرب-تَـــر ...

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

  بـــرای لـقـمـــه-هـــای چَـــرب-تَـــر ... 

 یکی از عُرفای قدیم معروف بود به «شبلی» که علاقمندان ِ عرفان وُ معرفت او را می-شناختند.

 یکروز شبلی در آبادی-ای غریب ، با لباسی کهنه وُ فقیرانه به خبازی رفت تا نان بخرد ، شاطر-باشی با دیدن آن مَرد ژنده-پوش ، فکر کرد که او برای گدایی ِ یک قرص نان آمده ؛ با توپ وُ تَشَر او را از آنجا دور کرد. یکی از اهل معرفت که شبلی را می-شناخت ، شاطر-باشی را بخاطر این کارش سرزنش کرده وَ از شهرت وُ مقامات شبلی برایش گفت. مرد خباز فورا به دنبال او دوید وَ از رفتارش با او اظهار پشیمانی کرد وُ گفت «من وصف شما را خیلی شنیده بودم وَ همیشه آرزو داشتم که شاگرد وُ مُرید شما باشم». شبلی گفت «من مُریدی همچون تو نمیخواهم». شاطر-باشی با اصرار گفت «اگر مرا بپذیرید ، تمام مردم این آبادی را به یُمن ِ قدم ِ شما ، امشب شام مهمان میکنم». شبلی بعد از تأملی کوتاه، تمنای او را قبول کرد.

 پس از شام ، مرد خباز به شبلی گفت سؤال مهمی از شما دارم. گفت :

 _ بپرس ...

 _ من در معنا وُ مفهوم «جهنم» درمانده-ام ، نمی-فهمم که این چه مقوله-ای-ست ...

 _ جهنم ، مثل همین مقوله-ست که تو برای رضای خدا مرا از یک قرص نان محروم کردی ، بعد که مرا شناختی برای خشنودی خودت وَ «خوش-نامی» در بین ِ مردم ، امشب ، تمام اهالی این آبادی را به شام مهمان کردی!!! ...

 ((( آیا در این زمانه ، امثال ِ مَرد خباز که برای «نـــام وُ نـــان» وَ منافع ِ دنیوی خودشان «به هر دری میزنند» ، کم داریم )))؟ ... 


  نوشته : عـبـــد عـا صـی

سکوت درباره زنجانی جنجال برای فیش‌های حقوقی



سکوت درباره زنجانی جنجال برای فیش‌های حقوقی



 اخبارسیاسی ,خبرهای  سیاسی , زنجانی

 مدیرانی با حقوق‌های نجومی یا سوژه جدید اتاق‌های تخریب علیه دولت؟ این سوالی است که پس از اتمام گفت‌وگوی کوتاهی که با محسن صفایی فراهانی داشتم به ذهنم خطور کرد.

 

او کل ماجرا را از دریچه دیگری می‌بیند. در شرایطی که در جبهه حامیان و مخالفان دولت همه علیه فیش‌های جنجالی بسیج شده‌اند او بیش از هر چیز بر یک مساله تاکید دارد و آن قضاوت عجولانه و پیش از روشن شدن تمام ماجراست. صفایی فراهانی معتقد است تا زمانی که دیوان محاسبات کشور یا سازمان باررسی کل کشور گزارش مستندی در این مورد ارایه نکند نمی‌توان حکمی را صادر کرد. نماینده مجلس ششم در مجلس داستان فیش‌های حقوقی را جنجال تازه مخالفان دولت در سال پایانی کارش می‌داند و معتقد است این اقدامات با هدف آلوده کردن افکار عمومی علیه دولت صورت می‌گیرد.

 

در این گفت‌وگو صفایی فراهانی توضیح می‌دهد که به‌طور کلی مکانیزم دولتی اجازه پرداخت چنین حقوقی را به مدیرانش نمی‌دهد و احتمالاتی را هم برای اعداد موجود در فیش‌های حقوقی در نظر دارد. در تمام طول گفت‌وگو عصبانی به نظر می‌رسد به ویژه آنجا که از سکوت همین رسانه در مقابل فسادهای دولت قبل سخن می‌گوید.

 

مشروح گفت‌وگو با محسن صفایی فراهانی را در ادامه بخوانید.


چند روزی است که جنجال بزرگی بر سر فیش‌های حقوقی برخی از مدیران دولتی برپا شده است. فکر می‌کنید این موضوع چه تاثیری بر جایگاه دولت در افکار عمومی خواهد داشت؟
من می‌خواهم ابتدا این موضوع را از نگاه دیگری ببینم. ابتدا باید دید این جنجال‌ها تا چه حد درست است. تا امروز کدام مرجعی اینها را تایید کرده است؟ نمی‌توان تنها به خاطر اینکه خبری در فضای مجازی یا یک سایت خبری منتشر شده باشد فتوا به درست بودنش بدهیم. عجیب است فسادهای هزار میلیاردی گذشته با جرایم هشت میلیونی پرونده را مختومه کردند آن وقت بر سر چند فیش حقوقی که هنوز باید بررسی شود تا مشخص شود ماجرا چیست چنین جنجالی را به پا کردند.


البته دولت وجود هیچ کدام از این فیش‌های حقوقی را تکذیب نکرده. حتی سخنگوی دولت هم بابت آنها از مردم عذرخواهی کرد. به نظر می‌رسد دولت آنها را تایید کرده است.  
خبری منتشر شده است، سخنگو هم اعلام کرده اگر چنین مساله‌ای رخ داده است از مردم عذرخواهی می‌کنیم و رییس‌جمهور هم بلافاصله به معاون اولش دستور پیگیری داده است. حال باید منتظر ماند و دید نتیجه پیگیری‌ها چه خواهد بود. صرف اینکه رییس‌جمهور دستور پیگیری داده است که نمی‌توان حکم صادر کرد و گفت حتما تخلفی صورت گرفته است. باید منتظر نتیجه پیگیری‌ها ماند. هنوز هیچ نهاد نظارتی و بازرسی خاصی مساله را تایید نکرده است. صرفا ادعایی مطرح شده است. حال باید این ادعا بررسی شود و اگر حقیقت داشت آن وقت یقه دولت را بگیرند.


اگر این‌گونه است فکر می‌کنید چرا این ماجرا این‌گونه تبدیل به یک جنجال بزرگ شده است؟
اولا این موضوع نشان‌دهنده میزان حساسیت جامعه به این مسائل است. دوم اینکه مخالفان دولت و دلواپسان در این یک سال باقی مانده برای ناامید کردن جامعه از دولت روحانی دست به هر جنجالی خواهند زد. همین آقایان چرا در مقابل فسادهای دولت نهم و دهم که نزدیک به ٧٥٠ میلیارد دلار پول کشور را به باد داد سکوت کردند و هیچ اظهار نگرانی و رسیدگی فوری را اعلام نکردند. نه قوه قضاییه نه دیوان محاسبات و نه هیچ نهاد نظارتی دیگری وارد عمل نشد اما حالا بر سر چند فیش حقوقی که هنوز بررسی‌هایش تمام نشده این‌گونه همه بسیج شده‌اند چنین جنجال‌هایی را به پا کرده و بیشترین فشارها را به دولت وارد می‌کنند.


برخی می‌گویند دولت سکوت کرده و واکنش مناسبی نشان نمی‌دهد.
دولت دیگر باید چه کند؟ در واقع دولت واکنشش را نشان داده است. دولت خبری را دریافت کرده و رییس‌جمهور هم دستور بررسی و پیگیری داده است. بررسی و پیگیری موضوع بسیار مهم است که بالاترین مقام قوه مجریه به معاون اولش دستور پیگیری داده است. حال باید منتظر ماند و دید نتیجه بررسی‌ها چه خواهد بود و آیا این خبر تایید می‌شود یا نه. اگر این خبر تایید شد آن وقت باید دید واکنش دولت چیست و با توجه به آن برایش حکم صادر کنیم.


اگر به قول شما این خبر تایید شود فکر می‌کنید دولت باید چه کند؟
اگر چنین مساله‌ای صحت داشت باید تمام پول‌ها را از مدیر متخلف گرفته و او را از مقام دولتی‌اش عزل کنند. این تنها واکنش درست، مناسب و منطقی در صورت تایید این خبر خواهد بود. دقت داشته باشیم هنوز این موضوع اثبات نشده است، نباید این‌گونه برای موضوعی که هنوز در دست بررسی است حکم صادر و افکار عمومی را متشنج کنیم.


فکر می‌کنید از این دست جنجال‌ها چه تاثیری بر وضعیت دولت خواهد گذاشت به ویژه که در سال آینده انتخابات ریاست‌جمهوری را نیز در پیش داریم؟
مخالفان دولت افکار عمومی را نشانه گرفته‌اند و هدفشان از این سر و صداها و جنجال‌ها تنها بی‌اعتبار کردن دولت در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری سال آینده است.

 

متاسفانه برخی رسانه‌های حامی دولت هم به جای اینکه موضوع را منطقی و از کانال قانونی نگاه کنند درگیر این جنجال شدند. جای سوال دارد که چرا رسانه‌ها در مقابل فسادهایی که در سال‌های گذشته و دولت نهم و دهم رخ داد سکوت کرده بودند اما برای چند فیش حقوقی که هنوز در دست بررسی است آنقدر عکس‌العمل نشان می‌دهند؟ کدام یک از این فیش‌های حقوقی صحتش ثابت شده است؟ آیا دیوان محاسبات یا سازمان بازرسی کل کشور در این مورد گزارش مستند در این مورد داده است؟ چند روز پیش هم سخنگوی قوه قضاییه اعلام کرد سازمان بازرسی کل کشور وارد ماجرا شده و موضوع را در دست بررسی قرار داده است. پس تا زمانی که این نهادهای ذی‌ربط گزارش بررسی‌های خود را اعلام نکرده‌اند نمی‌توان گفت که آیا کسی تخلفی کرده است یا خیر.


اما به هر حال اسنادی که حاوی عکس‌هایی از فیش‌های حقوقی بوده منتشر شده است.
من قبول ندارم که یک مدیر در سیستم دولتی بتواند مثلا ٢٠٠ میلیون تومان حقوق بگیرد. هیچ مکانیزمی به یک مدیر و کارمند دولتی نه جرات پرداخت چنین حقوقی را دارد و نه امکانش را. به عقیده من بررسی‌های و پیگیری‌ها دیوان محاسبات این موضوع را در آینده ثابت خواهد کرد و آن روز همه متوجه می‌شوند که این ماجرا تنها جنجالی از سوی دلواپسان برای سال آخر دولت بود. برای ارقام موجود در فیش‌ها احتمالات زیادی وجود دارد. ممکن است معوقه‌ای در پرداخت وجود داشته که همه معوقه یکجا پرداخت شده باشد یا اینکه وامی به شخص تعلق گرفته که میزان آن در فیش حقوقی‌اش لحاظ شده باشد و برخی احتمالات دیگر. شما خاطرجمع باشید که هیچ سیستم دولتی جسارت پرداخت حقوق ٢٠٠ میلیونی را ندارد. هیچ مدیر دولتی هم جرات اینکه ٢٠٠ میلیون تومان حقوق دریافت کند را هم ندارد. اما این موضوع را هم تاکید می‌کنم که بحث فساد اقتصادی از این ماجرا جداست.


فکر می‌کنید هدف از انتشار این دست خبرها چه بود؟
آلوده کردن افکار عمومی علیه دولت. کسانی که به این ماجراها دامن زدند دغدغه این دست مسائل را ندارند، وگرنه در مقابل ماجرای بابک زنجانی که امروز مشخص شده چه فساد عظیمی بوده و در مقابل اینکه آمران اصلی آن مورد پیگرد قرار نگرفتند سکوت نمی‌کردند. چرا کسانی که امروز بر سر ماجرای فیش‌های حقوقی چنین جنجالی به پا کرده‌اند در مقابل عدم پیگرد کسانی که به بابک زنجانی بدون ضمانت پول داده‌اند سکوت کردند؟ چرا این ماجراها در رسانه‌های‌شان مطرح نمی‌شود اما ٢٠٠ میلیون تومانی که هنوز بررسی‌ها در مورد آن تمام نشده و در دست پیگیری است این‌گونه مطرح می‌شود و یک جریان برایش بسیج می‌شود؟ غیر از این است که ما در سال پایانی دولت قرار داریم و این دست جنجال‌ها می‌تواند افکار عمومی را نسبت به دولت بدبین کند و اجازه ندهند دولتی که به نسبت دولت قبل منطقی‌تر عمل می‌کند کمی کارها را پیش ببرد و آن را از کار بیندازند؟


 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی



دیده که بى نور تو شد کور به / سر که نه در پاى تو، در گور به


 

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

 

   دیده که بى نور تو شد کور به / سر که نه در پاى تو، در گور به  

 

 

 

امام حسن

 

Image result for ‫شعر تولد امام حسن مجتبی‬‎

 


 

 اى علوى ذات و خدائى صفات / صدر نشین همه کائنات
 سید و سالار شباب بهشت / دست قضا و قلم سرنوشت
 زاده طوبى و بهشت برین / نور خدا در ظلمات زمین
 نور دل و دیده ختمى ماب / سایه یى از پرتو تو آفتاب
 علت غائى همه ممکنات / عمر ابد داد به آب حیات
 پاکترین گوهر نسل بشر جن و ملک بر قدمش سوده سر
 صاحب عنوان بشیر و نذیر / بر فلک وحى سراج منیر
 آینه پاک که نور خدا / تابد از این آینه بر ماسوى
 باب تو سر سلسله اولیاست / چشم پر از نور خدا مرتضى است
 مادر تو دخت پیمبر بود / آیه اى از سوره کوثر بود
 پرده نشین حرم کبریا /  فاطمه آن زهره زهراى ما
 عاشق کل حضرت سلطان عشق / خون خدا شاه شهیدان عشق
 با تو ز یک گوهر و یک مادر است / ظل خدائى تو اش بر سر است
 آیه تطهیر به
شأن ِ شماست / حکم شما امر اولوالامر ماست
 سینه سیناى شما طور وحى / نور شما شاخه اى از نور وحى
 در رمضان ، ماه نشاط و سرور / ماه دعا، ماه خدا، ماه نور
 نورفشان شد ز دو سو آسمان / در دو افق تافت دو خورشید جان
 وحى خدا از افق ایزدى / نور حسن از افق احمدى
 مشگ و گلاب بهم آمیختند / در قدح اهل ولا ریختند
 اى رمضان از تو شرف یافته / نور تو بر جبهه او تافته
 نیمه ماه رمضانِ عزیز / گیسوى مشگین تو شد مشگ ریز
 نور خدا تافت از آن روى ماه / خاصه از آن چشم درشت سیاه
 سرخى گل ، عکس گل روى توست / ظلمت شب سایه گیسوى توست
 روز که خورشید درخشان صبح / سر زند از چاک گریبان صبح
 سرخى آن نور و پگاه سپید / روى افق نقش تو آید پدید
 اى رخ تو در رمضان بدر ما / هر سر موى تو شب قدر ما
 دیده که بى نور تو شد کور به / سر که نه در پاى تو، در گور به
 بعد على شاخص عترت توئى / وارث میراث نبوت توئى
 مصلحت ملت اسلام و دین / کرد تو را گوشه عزلت نشین
 هیچ گذشتى چو گذشت تو نیست / آنکه ز شاهى بکشد، دست کیست
 صبر هم از صبر تو بى تاب شد / کوزه شد و زهر شد و آب شد
 بعد شهادت نکشید، از تو دست / تیر شد و بر تن پاکت نشست
 سبزه بر آمد ز گلستان دین / تا رخ سبز شد از زهر کین
 ریشه دین گشت همایون درخت / تا ز تو خورد آن جگر لخت لخت
 ملت اسلام که پاینده باد / مشعل توحید که تابنده باد
 هر دو رهین خدمات تواند / شکر گزارنده ذات تواند
 تا ابد اى خسرو والا مقام / بر تو و بر دین محمد (ص ) سلام
 کلک ریاضى که گهر ریز شد / زان نظر مرحمت آمیز شد


 « ریاضى یزدى »
 

 تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی