بسم الله الرحمن الرحیم
از ساغر دل همان بریزد که در اوست ...
روزی ثروتمندی سبدی پر از غذاهای فاسدی به فقیری داد.
فقیر لبخندی زد و سبد را گرفته و از قصر بیرون رفت.
فقیر همه آنها را دور ریخت و به جایش گلهایی زیبا
وقشنگ در سبد گذاشت و بازگردانید. ثروتمند شگفت زده شد
و گفت: چرا سبدی که پر از چیزهای کثیف بود، پر از گل
زیبا کرده ای و نزدم آورده ای؟! فقیر گفت : هر کس آنچه
در دل دارد می بخشد!!
درجهان سه چیز است که صدا ندارد :
مرگ فقیر .....
ظلم غنی .....
و چوب خدا .....
تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی