بسم الله الرحمن الرحیم
امام خمینی (ره) وَ آزادی ِ اندیشه ...
«انحطاط و سقوط بشر به علت سلب آزادی او و تسلیم در برابر سایر انسان هاست».
(کلمات قصار امام،موسسه نشر آثار امام خمینی،۱۳۲۷،ص۱۱۲)
" دولت اسلامی یک دولت دموکراتیک به تمام معنای واقعی است و هر کس می تواند اظهار عقیده خودش را بکند و اسلام جواب همه عقاید را به عهده دارد و دولت اسلامی تمام منطق ها را با منطق جواب خواهد داد . "
(صحیفه نور - ج۱ - ص۴۱۰ )
ایشان در نفی سانسور مطبوعات می فرمایند :
«باید وکلای پارلمان مبعوث از ملت باشند . باید دولت ها ملی باشند . باید اختناق از مطبوعات برداشته شود و سازمان نظارت در آن ها نکنند و آزادی را از ملت سلب ننمایند».
( صحیفه نور - ج۱ - ص۴۱۰)
راه پرهیز از اشتباه مسئولان آزادی انتقاد و بیان است. امام در این باره رهنمودی جالب دارند :
«اشتباهات را همیشه باید گفت . اشتباهات را کسی نمی تواند "نادیده بگیرد" همه آزادند در گفتن ، بنویسند، بگویند ، در روزنامه ها بنویسند».
(صحیفه نور - ج۶ - ص ۱۵۲)
از نظر امام مردم رشید، بالغ و صاحب نظرند و خودشان باید سرنوشت خود را رقم بزنند . بدیهی است مردم می توانند و باید نظریات و افکار خود را آزادانه بیان کنند :
«اختیار مردم دست خود مردم است . وکلایشان را خودشان تعیین می کنند . وکلا هم خودشان تعیین می کنند دولت را . تحمیل در کار نیست».
(صحیفه نور - ج۶ - ص ۱۵۲)
«میزان رای ملت است "، جمله معروف ایشان است . یعنی در هر مسئله و موضوعی میزان رای ملت است و هر چیزی و هر نظری در مقابل رای ملت قرار گرفت، نباید به آن عمل کرد».
(میر دامادی –محسن – نوروز 13/3/81 )
امام در پاسخ "اوریانا فالاچی" خبرنگار ایتالیایی در تعریف و تبیین آزادی می فرماید :
«مردم عقیده شان آزاد است. کسی الزامشان نمی کند که شما باید حتما این عقیده را داشته باشید. کسی الزام به شما نمی کند که باید این را انتخاب کنی. آزادی یک چیز واضحی است».
(صحیفه نور ، ج9 ، ص88 )
امام آزادی را موهبتی الهی می دانند، نه اجازه ای حکومتی :
«حق اولیه بشر است که من می خواهم آزاد باشم. من می خواهم حرفم آزاد باشد. من می خواهم مستقل باشم. من می خواهم خودم باشم».
(صحیفه نور – ج3 – ص207 )
«مگر آزادی اعطا شدنی است؟ خود این کلمه جرم است. کلمه این که "اعطا کردیم آزادی را " این جرم است. آزادی مال مردم است. قانون آزادی داده، خدا آزادی داده به مردم. اسلام آزادی داده، قانون اساسی آزادی داده به مردم. "اعطا کردیم" چه غلطی است ؟ به تو چه که اعطا کنی؟ تو چه کاره هستی»؟.
( صحیفه نور ، ج2 ،ص67 )
امام برای همه اقلیت ها و فرقه های دینی هم حق آزادی اندیشه و بیان قائل بودند :
«در چار چوب این نهضت انقلاب اسلامی همه مردم آزاد هستند. کسانی که حرف دارند حرف هایشان را می زنند ؛ حتی هر فرقه ای هم که باشند».
(صحیفه نور – ج12 – ص 203 )
«اسلام همیشه حافظ حقوق مشروع اقلیت های مذهبی بوده و هست. آنان در جمهوری اسلامی آزادند و آزادانه به مسائل خود می پردازند و در پناه حکومت اسلامی چون بقیه افراد در اظهار عقیده آزادند».
(صحیفه نور – ج 5 – ص 130- صحیفه امام – ج5 – ص188)
امام در پاسخ سوال خبرنگار روزنامه هلندی دی ولت گرانت مبنی بر این که :
در جمهوری اسلامی حقوق اقلیت های مذهبی ،نزادی و سیاسی چه خواهد بود؟ آیاحزب کمونیست آزاد خواهد بود؟ فرمودند :
«اسلام بیش از هر دینی بیش از هر مسلکی به اقلیت های مذهبی آزادی داده است. آنان نیز باید از حقوق طبیعی خودشان که خداوند برای همه انسان ها قرار داده است، بهره مند شوند. ما به بهترین وجه از آنان نگه داری می کنیم. در جمهوری اسلامی کمونیست ها نیز در بیا ن عقاید خود آزادند».
(صحیفه نور – ج3 – ص48- صحیفه امام – ج4 – ص 4-363)
«اسلام تامین آزادی، استقلال، عدل، اسلام شخص اول مملکتش با یکی از رعایا فرق نداشت ! بلکه پایین تر از او بود در استفاده از مادیات. آزادی آرا از اول بوده است. در زمان ائمه ما علیهم السلام ، بلکه در زمان خود پیغمبر آزاد بود. حرف هایشان را می زدند. حجت ما داریم. ما حجت داریم. کسی که حجت دارد، از آزادی بیان نمی ترسد».
(صحیفه نور - ج ۵ - ص۱۳۰ -صحیفه امام ج۶ - ص۲۷۷ )
ایشان امکان تحقق نظام اسلامی را بدون گسترس آزادی ها ممکن نمی دانند :
«همه مردم اعلام کرده اند که خواستار استقرار جمهوری اسلامی هستند که متکی به آرای ملت باشد و با معیار ها و قواعد اسلامی تکوین یابد و عمل کند و این حکومتی جز با دادن بیشترین آزادی های سازنده و خلاق امکان پذیر نیست».
(صحیفه نور - ج۴ - ص۱۶۴ )
سیمای جامعه ایده آلی که امام قول استقرار آن را داد ، چنین ترسیم کرد :
«جامعه آینده ما جامعه آزادی خواهد بود و همه نهادهای فشار و اختناق و همچنین استثمار از میان خواهد رفت».
(صحیفه نور -ج۳-ص۵۲-صحیفه امام-ج۴-ص ۳۵۹ )
«جامعه فردا جامعه ای ارزیاب و منتقد خواهد بود که در آن تمامی مردم در رهبری امور خویش شرکت خواهند جست».
(صحیفه نور -ج۳- ص ۵۳ )
«در اسلام اختناق نیست. در اسلام آزادی است برای همه طبقات ، برای زن ، برای مرد ،برای سفید ، برای سیاه ، برای همه».
(صحیفه نور ج۵- ص۲۳۸-صحیفه امام -ج۶-ص ۴۶۳ )
امام،مطبوعات را عامل انعکاس آرمان ها ی ملت می دانستند و بر این باور بودند که :
«مطبوعات باید مستقل و آزاد باشند و هر گونه انتقاد را با بی طرفی منتشر سازند».
(صحیفه نور -ج ۶ -ص۲۳ )
«مطبوعات در نشر همه حقایق و واقعیات آزادند».
(امام-اسلام -انتشارات پیام آزادی -ص۶۸ )
«روزنامه ها باید با کسی صورت مخاصمه نداشته باشند، بلکه صورت ارشاد داشته باشند. مطالب را بگویند ،انتقاد ها باید باشد؛زیرا یک جامعه تا انتقاد نشود، اصلاح نمی شود».
(صحیفه نور - ج۱۴ - ص ۲۵۹ )
«اگر خدای نخواسته یک کسی پیدا شد که یک کار خلاف کرد ، اعتراض کنند مردم. مردم همه به او اعتراض کنند که آقا! چرا این کار را می کنی؟ در صدر اسلام هست که عمر وقتی که گفت : اگر من یک کاری کردم، شما چه می کنید ؟ یک عربی شمشیرش را کشید و گفت :ما با این شمشیر راستش می کنیم. باید این طور باشد. باید یک مسلمان این طور باشد که اگر هر که می خواهد باشد،خلیفه مسلمین ، اگر دید پایش را کنار گذاشت ، شمشیرش را بکشد که پایت را راست بگذار».
( صحیفه نور - ج۷ - ص۲۴ )
این رهبر آزاده حتی خود را هم دون انتقاد می شمرد :
«خدا می داند که شخصا برای خود ذره ای مصونیت و حق و امتیاز قائل نیستم . اگر تخلفی از من هم سر بزند ،مهیای مواخذه ام».
(منشور بیداری - پیام به فرزندان فیضیه )
امام با تاکید بر وظیفه نظارتی همه آحاد مردم تاکید می کنند :
«آقایان توجه کنند وَ همه ملت موظفند نظارت کنند بر این امور. نظارت کنند اگر من یک پایم را کنار گذاشتم ، کج گذاشتم ، ملت موظف است که بگویند پایت را کج گذاشتی. خودت را حفظ کن. مسئله ، مسئله مهم است. همه ملت موظفند به این که نظارت داشته باشند در همه کارهایی که الان مربوط به اسلام است».
( صحیفه نور - ج۷ - ص۳۲-۳۴ )
امام برای رای و اندیشه مردم تا بدان پایه ارزش قائل بود که حکومت را فقط متعلق به مردم و جریان امور را نشئت گرفته از افکار و آرای ملت می دانست :
«این جا آرای ملت حکومت می کند و این جا ملت است که حکومت را در دست دارد و تخلف از حکم ملت برای هیچ یک از ما جایز نیست و امکان ندارد».
( صحیفه نور - ج۱۴ ص ۱۰۹ )
«آن مسیری که ملت دارد، روی آن مسیر راه بروید، ولو عقیده تان این است که این مسیری که ملت رفته خلاف صلاحش است . خوب ، باشد . ملت می خواهد این طور بکند. به من و شما چه کار دارد؟ ملت رای داده و رایی که داده متبع است».
(صحیفه نور - ج۸ - ص ۲۴۷ )
«غیر از قانون الهی کسی حکومت ندارد. برای هیچ کس ، نه فقیه و نه غیر فقیه حکومت نیست . همه هم فقیه و هم غیر فقیه تحت قانون عمل می کنند و مجری قانون هستند».
(کیهان - ۱۷/۱/۷۶)
ایشان خود کامگی و استبداد را به هر شکل و شعار محکوم می کنند :
«اسلام دیکتاتور را محکوم می کند. اگر یک فقیه بخواهد دیکتاتوری کند ، اسلام او را از ولایت ساقط می کند».
(کیهان - ۱۷/۱/۷۶ )
برخی تنگ نظران خود خواه با این بهانه که مردم قادر به تشخیص حق و باطل ، درست و نادرست ،و خیر و صلاح خود نیستند، بنابراین ما از روی خیرخواهی باید آنچه را که به نفع مردم می دانیم ، اگر چه خود نخواهند ، به آنان تحمیل کنیم . امام به شدت این تفکر متحجرانه را مردود می شمارند :
«ما تابع آرای ملت هستیم . خدای تبارک و تعالی به ما حق نداده است . پیغمبر اسلام (ص) به ما حق نداده است که به ملتمان یک چیزی را تحمیل بکنیم . بله . ممکن است گاهی وقت ها یک تقاضایی از آن ها بکنیم ؛ تقاضایی متواضعانه ؛ تقاضایی که خادم یک ملت از ملت می کند . لکن اساس این است که مسئله دست من و امثال من نیست و دست ملت است . اکثریت هر چه گفتند آرایشان معتبر است ، ولو به ضرر خودشان باشد . شما ولی آن ها نیستید که بگوییداین به ضرر شماست».
(رسالت - ۲۹/۵/۷۶ )
«اسلام با تحمیل مخالف است. اسلام مکتب تحمیل نیست. اسلام آزادی را با تمام ابعادش ترویج کرده است. ما فقط اسلام را ارائه می کنیم. هر کس خواست می پذیرد و هر کس نخواست نمی پذیرد».
(صحیفه نور - ج۲۲ - ص ۲۶۳)
«نباید ماها گمان کنیم که هر چه می گوییم ،کسی را حق اشکال نیست. اشکال بلکه تخطئه یک هدیه الهی است برای رشد انسان ها».
(صحیفه نور - ج۲۰-ص۱۷۰)
«هر فردی از افراد ملت حق دارد که مستقیما در برابر سایرین زمامدار مسلمین را استیضاح کند و او باید جواب قانع کننده-ای دهد و در غیر این صورت اگر بر خلاف وظایف اسلامی خود عمل کرده باشد ، خود به خود از مقام زمامداری معزول است».
(صحیفه نور - ج۴- ص۱۹۰ )
«در حکومت اسلامی همیشه باید باب اجتهاد باز باشد و طبیعت انقلاب و نظام همواره اقتضا می کند که نظرات اجتهادی-فقهی در زمینه های مختلف ولو مخالف با یکدیگر آزادانه عرضه شود و کسی توان و حق جلوگیری از آن را ندارد».
(صحیفه نور،ج۲۱،ص۴۷)
تهیه وُ تدوین : عـبـــد عـا صـی