از وضـعـیـــت سـفـیـــد تـــا قـــرمـــز ...

از وضـعـیـــت سـفـیـــد تـــا قـــرمـــز ...

وصف رخساره خورشید ز خفاش مپرس / که در این آینه صاحب نظران حیرانند / عاقلان نقطه پرگار وجودند ، ولی / عشق داند که در این دایره سرگردانند
از وضـعـیـــت سـفـیـــد تـــا قـــرمـــز ...

از وضـعـیـــت سـفـیـــد تـــا قـــرمـــز ...

وصف رخساره خورشید ز خفاش مپرس / که در این آینه صاحب نظران حیرانند / عاقلان نقطه پرگار وجودند ، ولی / عشق داند که در این دایره سرگردانند

تو از چشمم نمی افتی ... 

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  


 
 

   تو از چشمم نمی افتی ...  

 

 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید 


تصویر مرتبط

 

  اگر دنیا شود آخر تو از چشمم نمی افتی / به جانم گر زنی آذر تو از چشمم نمی افتی 
 دلم را گر بسوزانی، کشی آن را به ویرانی / کنی عشق مرا پرپر، تو از چشمم نمی افتی 
 اگر صد چون تو از رضوان، فرستد ایزد منان / به دستان جامی از کوثر، تو از چشمم نمی افتی 
 کنی گر با دلم بازی، مرا در آتش اندازی / نمانی پیش من دیگر، تو از چشمم نمی افتی 
 دلم را گر بیازاری، ز چشمم سیل خون باری / کنی دریاچه ی احمر، تو ازچشمم نمی افتی 
 گرت شهری بدی گوید, زخویت عیب ها جوید / ولو بالای هر منبر، تو از چشمم نمی افتی 
 نفس تا می شود جاری، درون سینه جا داری / بمان تا آن دم آخر، تو از چشمم نمی افتی 
 

 تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی    

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.