از وضـعـیـــت سـفـیـــد تـــا قـــرمـــز ...

از وضـعـیـــت سـفـیـــد تـــا قـــرمـــز ...

وصف رخساره خورشید ز خفاش مپرس / که در این آینه صاحب نظران حیرانند / عاقلان نقطه پرگار وجودند ، ولی / عشق داند که در این دایره سرگردانند
از وضـعـیـــت سـفـیـــد تـــا قـــرمـــز ...

از وضـعـیـــت سـفـیـــد تـــا قـــرمـــز ...

وصف رخساره خورشید ز خفاش مپرس / که در این آینه صاحب نظران حیرانند / عاقلان نقطه پرگار وجودند ، ولی / عشق داند که در این دایره سرگردانند

اصولگرایی عین دین است یا عین نظام؟! ...

 

  بسم الله الرحمن الرحیم  


 
 

   اصولگرایی عین دین است یا عین نظام؟! ...  

 

 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید 
 

 

  انصاف نیوز ، حجت‌الاسلام والمسلمین «هادی سروش» در یادداشتی با عنوان «سخنی با مرکزیت اصولگرایی»، درباره‌ی اظهارات اخیر امام جمعه‌ی مشهد نوشته:
در رسانه‌های استانی و بعد رسانه‌های سراسری از قول امام جمعه‌ی مشهد نقل شده که گفته‌اند:
 «زنای محصنه بکنید و عرق بخورید اما در اصولگرایان اختلاف نیندازید»
 از آنجا که گوینده‌ی این سخنِ نامربوط، یک شخصی است که در کسوت روحانیت است و ثانیاً بر کرسی امامت جمعه جلوس فرموده، اهمیت توجه به آن را دوچندان می‌کند.
 گفته بودند که اصولگرایی متشکل از اصولی بنام اسلام و انقلاب و ارکان آن است.
 سؤال از دلسوزانِ دلبسته به “اصولگرایی” این است که این سخن با کجای اسلام و انقلاب و .. سازگار است؟
 حفظ اصولگرایی در چه درجه‌ای از ضرورت قطعی است که ضعف و تشتت در آن، معادل و بلکه بالاتر از ارتکاب مهم‌ترین حرام‌های منافی با عفت قرار گرفته؟!
 در دیدگاه این افراد، اصولگرایی یا عین دین است یا عین نظام، و هر کدام باشد مجوّز چنین ادبیات و گفتمان ناصحیحی نیست.
 اگر به فرض محال، همه‌ی دین و دیانت در گزینه‌ی سیاسی‌ای بنام «اصولگرایی» هم جمع بود، باز هم می‌شد کسی بگوید: برو برای حفظ اصولگرایی که خودِخودِ دین است، زنای محصنه کن؟؟
 باور بفرمایید «فقه ابوحنیفه» هم که در مسایل مربوط به «عفت»، فروعات عجیب و غریبی دارد، گمان ندارم به چنین سخنی، چشمش گریان و لبش خندان نگردد!
 از عینیت “اصولگرایی” با دیانت که تنزّل کنیم، می‌رسیم به اینکه «اصولگرایی» عین حفظ «نظام» باشد!
 خوب؛ سؤال این است آیا برای «حفظ نظام» می‌توان دستور به عرق خوری و زنای محصنه داد؟ عجیب است.
 معمار بزرگ انقلاب اسلامی می‌فرمود که «امیدواریم در جمهوری اسلامی بوی اسلام را داشته باشیم».
 و استاد «مطهری» می‌فرمود: «محتوای نظام، باید احکام نورانی اسلام باشد تا بشود نظام اسلامی.» 
 مگر امکان دارد تأثر عمیق خود را از این سنخ ادبیات مخفی نماییم!
 آن هم توسط افرادی که صاحب قدرت و تریبون هستند و رسماً برای حفظ موقعیت سیاسی و عدم تشتت و از هم پاشیدگی خط فکری و جناحی خود، احکام مهم اسلام عزیز، مانند زنا و شراب، که حرمتش منصوصِ قرآن کریم است، بیایند و اینقدر در گفتمان و حداقل در ادبیات خود، تنزّل دهند!
 تعجب در اینجا، پرده‌ی سکوت و توجیه پردازی را می‌درد که همین گوینده، دادِ سخن از ممنوعیت و برخورد با برقراری کنسرت، برای حفظ شریعت و حرمت حضرت ابالحسن علی بن موسی الرضا (ع) می‌دهد!
 در مراتب «نهی و حرمت» واقعی و حتی گفتاریِ در باب فحشا، زنای محصنه و عرق کجا و کنسرت کجا؟!
 اگر واقعاً این گفتمان، مورد تأیید ارکان و مرکزیت «اصولگرایی» نیست که انشاالله هم نباشد، جا دارد با همه‌ی توان، خود را از این منطق و گفتار ناصواب مبرا نمایند، مگرنه که باید برای این چنین تفکر و ادبیاتی، گفت:
 بر او نمرده به فتوای من نمازکنید …

 

 

  تهیه وَ تدوین: عـبـــد عـا صـی    

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.