از وضـعـیـــت سـفـیـــد تـــا قـــرمـــز ...

از وضـعـیـــت سـفـیـــد تـــا قـــرمـــز ...

وصف رخساره خورشید ز خفاش مپرس / که در این آینه صاحب نظران حیرانند / عاقلان نقطه پرگار وجودند ، ولی / عشق داند که در این دایره سرگردانند
از وضـعـیـــت سـفـیـــد تـــا قـــرمـــز ...

از وضـعـیـــت سـفـیـــد تـــا قـــرمـــز ...

وصف رخساره خورشید ز خفاش مپرس / که در این آینه صاحب نظران حیرانند / عاقلان نقطه پرگار وجودند ، ولی / عشق داند که در این دایره سرگردانند

کاسبم ... کاسب دل ...

                    

  بسم الله الرحمن الرحیم  

 

 

 

 

  کاسبم ... کاسب دل ... 

  جهت مراجعه به مرجع متن، یا عنوان اصلی، به پیوند فوق اشاره کنید  

 

  اهل شعرم... اهل تنهایی و درد... 
پیشه ام فریاد است!! کاسبم... کاسب دل... 
صادراتم شادی... وارداتم غم ودرد... 
دوستانی دارم سردتر از سردی برف... 
گاه گاهی یخشان میشکند... 
گاه گاهی دلشان می سوزد... ولی از روی ترحم... 
سر زمینی دارم مردمانش همه دوست. ولی از روی ریا...
خنده ام می گیرد!!! 
دلشان مرده ولی، لبشان خندان است... 
گله از اهل تماشا دارم... گله از این همه حاشا دارم... 
خنده ام می گیرد!!!
من خودم اهل تماشا هستم... 
گاه گاهی دلی میسازم، میفروشم به شما... 
تا به آواز صداقت که در آن زندانیست دل بی مهر شما تازه شود...
چه خیالی... چه خیالی... 
خوب میدانم دلتان بی مهر است...


  سهراب سپهری 
 

عکس، تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.